در سال ۹۲ مردم پای صندوق آمدند، امید پیدا کردند، آزادی آمد. برای اولین بار ۱۶ آذر تمام دانشگاهها جلسه گذاشتند. آغاز سال تحصیلی، هر سال من برای سخنرانی به دانشگاه رفتم، مسئولین ما میرفتند. دانشگاه احساس امید کرد، به آینده امیدوار شد. کمکم داستان ستارهدارها جمع شد. وزرایی که آمدند، از آقای فرجیدانا گرفته تا قبل و بعد از ایشان همهٔ وزرایی که بودند در وزارت علوم، تلاش و کوششی که کردند. دانشگاه امیدوار شد، جوان امیدوار شد. حتی آقای ستاری گزارشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی داد، در دولت هم داد که در بعضی از موارد مهاجرت دارد معکوس میشود؛ عدهای که رفتهاند دارند به ایران برمیگردند، علاقهمند شدهاند. وقتی ما در سال ۹۳ به آمریکا رفتیم و سخنرانی کردیم برای ایرانیها، همه عاشق بودند برگردند. ایستادند و صحبت کردند، گفتند ما میخواهیم به ایران بیاییم. تا فهمیدند اینها میخواهند برگردند، یک نفر آمد در فرودگاه بازداشتش کردند! درش را بستند. چون تخریب آسان است! شما راه را که باز میکنید بولدوزر را میاندازند یک گودال درست میکنند دیگر ماشین نمیتواند عبور کند. نگذاشتند!
علیرغم همهٔ حرفها یک امیدواری ایجاد شد که باعث شد ما شرایطمان بهتر شود. آرزوی من این است، چون هنوز تا انتخابات وقت داریم که مسئولین کاری کنند که در انتخابات بلکه بیایند پای صندوق آرا، حرکتی شود، امیدی ایجاد شود و الا با ناامیدی و خاموشی و جوانهای ما را از کشور فراری دادن …
یک عدهای متاسفانه خوشحالاند از اینکه جوانهای نخبهٔ ما دارند میروند. حالا حرفهای مختلفی در جلسات زده میشود: یکی اینکه میگویند اینها بروند جایش اینهای دیگر بیایند. حالا من نمیخواهم اسم ببرم، اسمهایی که آنها برای خودشان میبرند. من چون اصلا قبول ندارم. حالا هر هدفی که هست./ دکتر حسن روحانی در دیدار جمعی از وزرا و معاونان سابق رئیسجمهور | ۱۴۰۲/۰۶/۰۶