بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد (ص) و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
مبعث پیامبر عظیمالشأن اسلام و هفته میراث فرهنگی را تبریک میگویم.
سازمان در هر سه بخش گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی بسیار پر اهمیت است. بهویژه از دید فرهنگی، چرا که اگر بخواهیم فرهنگ و تمدن ایرانی را به جهان معرفی کنیم، باید میراث فرهنگی زندهای داشته باشیم تا بتوانیم سایتها و موارد جدیدی را از طریق ثبت داخلی و بینالمللی به آن اضافه کنیم.
برخی از کوچهها و شهرهای ما خود یک میراث فرهنگی است، اگر بتوانیم مهندسی ظاهری آنها را حفاظت کنیم، این امکان وجود دارد که داخل آن را تغییر داد تا بتوان راحتتر از آن استفاده کرد اما نما و مهندسی بیرونی باید باقی بماند.
خوب است لااقل در یک محله از یک شهر با معماری سنتی که ما زیاد داریم، بتوانیم نمای ظاهری شهر را بهصورتی که وجود دارد، نگهداری و حفاظت کنیم.
ما جاهای زیادی در کشور داریم و تنها ماسوله نیست که طراحی قدیمی آن جذاب است، خیلی مهم است که بتوانیم فرهنگ و تمدنمان را به گردشگران داخلی و خارجی نشان دهیم. گردشگر داخلی ما هم اطلاعاتش از ایران محدود است و با گردشگری است که میتواند اطلاعات خود را تکمیل کند. در فرصتهای ایام عید و تابستان و تعطیلات در طول سال، مردم میتوانند مسافرت داشته باشند. این سفرها برای سلامت جسمی و روحی مردم لازم است.
گردشگری گاهی برای تحکیم خانواده لازم است. گاهی محیط خانه خسته کننده میشود و آستانه تحمل پایین میآید، که خود باعث جنگ و دعوا میشود، در اینجا مسافرت باعث بازگشت اخلاق حسنه، تحکیم خانواده و اخلاقی که مورد نظر اسلام است، میگردد.
بنابراین، آن فرموده معروف را که منتسب به امیرالمؤمنین(ع) میدانند وسافر ففی الأسفار خمس فَوائِد، اگر درست باشد! نشان میدهد که مسافرت فواید بسیاری دارد، هم برای زندگی انسان و تنوع آن و هم برای فرهنگ و نشاط روحی.
ما اگر میخواهیم انقلابمان را از لحاظ فرهنگی به دنیا معرفی کنیم، نه تنها انقلاب اسلامی، بلکه انقلاب مشروطه و دفاع مقدس را که جزء آثار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مهم ما هستند، بخشی از آن این است که این آثار را حفظ کنیم. اگر در تهران پانزده خردادی یا هفده شهریوری اتفاق افتاده، ما باید مراکز محل اتفاق آنها را حفظ کنیم. برخی از آثار ممکن است قدیمی نباشند، اما آثار فرهنگی – انقلابی ما هستند و باید آنها را حفظ کنیم.
مدرسه فیضیه قم جدای از اینکه در حد خودش اثر تاریخی است، اما اگر بگوییم مرکز نهضت اسلامی است، اغراق نکردیم. چرا که اولین حادثه مهم انقلاب اسلامی، مقصود نهضتی که از دی ماه سال ۱۳۴۱ آغاز شد و در بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی انقلاب اسلامی منجر گردید، از آنجا آغاز شد. بنابراین اولین جایی که یورش نظامیان شاه رخ داد و طلبهها را کشتند، مدرسة فیضیه بود. یا آن سخنرانی معروف امام خمینی (ره) در روز عاشورای ۱۳۴۲ که روی آن سکو ایراد گردید، آن سکو و مدرسه باید حفظ شوند. آن صحنی که در فروردین ۱۳۴۲ شاهد آن حرکات بود، سخنرانی امام (ره) در مسجد اعظم، خانه امام (ره) و همه اینها جزء آثاری است که انقلاب ما را حفظ میکنند وباید محفوظ بمانند. مانند اینها در شهرستانها نیز هست و ما باید میراث فرهنگی انقلاب و نهضت اسلامی را حفظ کنیم.
در کنار گردشگری طبیعت و سلامت، یکی هم گردشگری در تاریخ انقلاب است. حتی در [دورة] مشروطه هم همین موارد را داریم: مجلسی که بوده، شرایطی که بوده، آنجا که مدرس سخنرانی میکرده، قبل از تشکیل مجلس، همه این آثار و مواقف باید حفظ و به گردشگرها معرفی شوند. حتی گردشگرهای داخلی از جمله دانشآموزان و دانشجویان باید این آثار را ببینند.
ما در همین قرن اخیر سه حادثه مهم داریم: حادثه مشروطه با حوادث قبل و بعد از آن، نهضت و انقلاب اسلامی که مهمترین حادثه است و همچنین دفاع مقدس. اینها باید حراست و حفاظت شوند. یک قسمت از این کار، وظیفه شماست. بسیاری از دانشجویان و استادان دانشگاه که از خارج میآیند، میخواهند بفهمند انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مشروطه چه بوده است. باید این آثار را داشته باشیم و افرادی را برای تبیین و معرفی اینها تربیت کنیم.
ما کشوری تاریخدار با فرهنگی دو سه هزار ساله و گذشتهای پر افتخار هستیم و باید اینها را تبیین کنیم. تنها نباید محدود به آثار ساختمانی بشویم، شخصیتهایی که داریم و آثاری که این شخصیتها دارند را نیز باید حراست و حفاظت کنیم. البته نهادهای مختلفی مسئول این کار هستند و همه باید دست به دست هم بدهیم. چهرههای اصلی نباید فراموش شوند، سرداران مشروطه، چه سرداران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.
در بخش فرهنگ نیز به همینگونه، شعرا و نویسندگان بزرگ، عالمان، ریاضیدانان، این همه افتخار داریم ما و باید این افتخارات را به دنیا نشان دهیم. وقتی میخواهیم عظمت هزاران ساله ایران در طول مقاطع مختلف را به دنیا نشان دهیم، باید آثار آنها را حفظ کنیم.
حالا چگونه حفظ کنیم؟ مثلاً لازم نیست مدرسه فیضیه را تعطیل کرده و جایی بشود برای بازید گردشگر، باید کمک کنیم به همین صورتی که فعال است، این کار انجام شود. منتها توصیه و تبیین کنیم که شکل آثار باقی بماند. به فرض داخل حجره را میشود تغییر دارد و تجهیز کرد، اما شکل ظاهری آنها باید حفظ شود.
بسیاری از آثار باستانی را میتوانید به هتل تبدیل کنید و این یکی از راههای نگهداری آنهاست. مثلاً در کشور اسپانیا خیلی از بهترین هتلها همان آثار باستانی آن کشور است و به این خاطر قیمت گرانتری هم دارند، ورودی و ساختمان همان است و داخل آن را تغییر دادهاند و تجهیز کردهاند.
ما باید بررسی کنیم که از چه راهی میتوانیم هم اثر باستانی را حفظ کنیم و هم به جای هزینه کردن برای آنها، درآمدزایی داشته باشیم. یک بخش از دلیل ما برای انتخاب دکتر نجفی در این مسئولیت این بود که گفتیم ایشان جنبههای مختلف فرهنگی و اقتصادی را دارد و از لحاظ اقتصادی میتوانند به این بخش کمک کنند. ایشان بنا به دلایلی توانستند با اصرار خلاص شوند، این از معجزات است چرا که ما حاضر نمیشویم دوستانمان را رها کنیم، البته ایشان در حال حاضر در بخش دیگری همکاری میکنند. بعد از ایشان آقای دکتر سلطانیفر را نیز به همین دلیل دعوت کردیم که این مسئولیت را بپذیرند. برای اینکه ما با این دید باید به میراث فرهنگی و صنایع دستی نگاه کنیم.
برخی جاها مثل تخت جمشید و مراکز مذهبی که آثار منحصر به فردی هستند را نمیشود هتل کرد، اما ما جاهای زیادی داریم که بدین شکل میتوان از آنها استفاده کرد. مثلاً میشود جایی را به دانشکده معماری یا هنرهای زیبا، مرکز تحقیقاتی یا هر چیزی که مناسب باشد تبدیل کرد.
در ایران آثار فراوانی وجود دارد که باید آنها را به عنوان میراث فرهنگی و آثار باستانی حفاظت و حراست کنیم و اینگونه از فرهنگ حفاظت نماییم. با حفظ این اماکن، میتوان گذشته، فرهنگ، فکر، زندگی و معماری ایرانی را به دیگران معرفی کرد. در این مورد باید کار تبلیغی نیز کنیم، باید هزینه کنیم و آثارمان را به دنیا معرفی نماییم. از جمله زیباییهای فرهنگی، باستانی و طبیعتمان را، چون ما کشور بزرگی با تنوع آب و هوایی و اقلیمی هستیم.
برخی جاهای ایران اگر مقداری در آنها سرمایهگذاری کنیم بینظیر است، باید بخش خصوصی را به میدان بیاوریم و دولت و صندوق توسعه ملی هم کمک کند. در بحث گردشگری ما از فرودگاه گرفته تا هواپیما، راه آهن، جاده و هتل مشکل داریم و از همه مهمتر نحوه رفتار با گردشگر خارجی است. به نظر من مورد آخر از همه موارد مهمتر است.
گردشگر وقتی وارد ایران میشود باید ادب، اخلاق و مهماننوازی ایرانی را ببیند. اثری که وی باید از اینجا ببرد چلوکباب نیست که بگوید خوشمزه است، آنچه حتی مهمتر از عظمتهای تاریخی کشورمان است، اخلاق مردم ایران است. ما مردم بزرگی داریم که دارای اخلاقی قابل تحسین و مسلمان هستند. همگی به ادب مولا امیرالمؤمنین(ع) و اخلاق رسول اکرم(ص) افتخار میکنند و پیرو آنها هستند. ما پیرو امام حسن مجتبی هستیم که در مقابل یک مسافر شامی که با عصبانیت شروع به فحاشی به وی کرده بود، پس از شنیدن حرفهای آن مسافر خطاب به وی گفت: «احتمالاً شما غریب هستی، اگر به مسکن نیاز داری خانه ما آماده است، اگر گرسنه هستی میتوانم پذیرایی بکنم.» الان اگر اینگونه رفتار کنی، میگویند این وا داده است و انقلابی نیست، انقلابی این است که مشت به دهن طرف بزنیم! نه خیر، اسلام این نیست، اساس اسلام ادب، اخلاق و جاذبه است. یک جایی فردی کور آمد داد زد، عدهای اخم کردند، آیه نازل شد عبس و تولی ان جاءه الاعمی ؛ یک کور فقیر وارد میشود، داد میزند، چهره ترش میکنید! اساس دین این است.
ما در گردشگری خارجی چیزی را باید تغییر و ترویج کنیم، عدهای هستند که کلاً افکارشان ایراد دارد، به هرکس نگاه میکنند اول میگویند این جاسوس است و باید ثابت کند که نیست. آمده است فساد کند مگر اینکه ثابت کند اینگونه نیست. ما در دنیا چنین چیزی نداریم! دنیای امروز دنیای ارتباطات است، ما با ملتها باید رابطه و رفت و آمد داشته باشیم. البته در مسائل امنیت ملی هم باید حواسمان باشد و من در جایگاه کسی که بیش از همه ورود در بحث امنیت ملی دارم این حرف را میزنم؛ امنیت ملی در دنیای امروز بدرفتاری نیست، اخم کردن در روی مردم امنیت نیست.
ما باید هویت اسلامی – ایرانیمان را در اخلاق و برخوردمان از همان آغاز ورود گردشگر به هواپیمای ایرانی، از مهماندار تا خلبان، سپس مأمور فرودگاه تا راننده تاکسی و کارکنان هتل نشان دهیم. اینها خیلی مهم است و ذهنیت و قضاوت افراد نسبت به یک ملت از همین موارد ریز به آرامیشکل میگیرد. اینها مانند حروفی است که جملهای را تشکیل میدهند و آن جمله میتواند اینگونه شکل گیرد: چه ملت بزرگی! چه مهماننوازیای! چه اخلاق بلندی! یا خدای ناکرده؛ چقدر ما را اذیت کردند! خوب شد خارج شدیم! حروف این جملات، همان رفتار با گردشگر خواهد بود و خیلی مهم است که شرایط را آماده کنیم تا گردشگران خارجی به ایران سفرکنند، اسلام و اخلاق اهل بیت را ببینند و در کنار آن پیشرفت و آثار تمدنی ما را هم ببیند و صنایع دستی ما را هم بخرند.
صنایع دستی ما هم بسیار ارزشمند است و حکایت از همان تمدن دارد. فرش ایرانی هم نشان عظمت ایرانی است و هم هنر ایرانی. البته در مورد فرش باید تحولاتی رخ دهد. نقشههای فرش عمدتاً تکرار گذشته است - حالا نقشههای جدید هم داریم - و در دانشگاه مربوطه که گفتید، حتماً در مورد این مسائل بحث میشود. نقشهها باید دو گونه باشد: یکی گذشته را نگاه دارد و دیگری تنوع تازه ایجاد کند. ما در تثبیت رنگ هنوز هم جای کار داریم. مثلاً میگوییم پوست انار، شاید صد سال پیش هم مسائل فرش ما همین بوده که امروز است. البته نمیخواهم ایراد بگیرم شاید چیز بهتری وجود نداشته باشد، بلکه میخواهم بگویم که ما ضمن اینکه گذشته را حفظ میکنیم و از تجربة آن استفاده میکنیم، خوب است چیز جدیدی را هم خلق کنیم. در رنگآمیزی، نقشه، بافت و اندازه فرش، میتوانیم تحولات موجود و جاذبهها را بیشتر کنیم. مثلاً همین فرشهایی که بعضی جاها بافته میشود، گلها با زمینه همسطح نیست. البته این قدیم هم بوده ولی ما میتوانیم در همة اینها بازی کنیم، در گل فرش بازی کنیم، کجا ابریشم باشد؟ کجا خامه باشد؟ تار و پود چه باشد. البته نقشههای معروف قدیمی هم داریم که طرف دنبال آن میآید و میگوید من مثلاً ترنجی میخواهم.
میخواهم بگویم در قسمت صنایع دستی، مثلاً در زمینه لباس و تزیینات آن، که خیلی مهم است، هم ارزش افزوده زیادی دارد، و هم طراحی متنوع و هم میتواند معرف قومیتهای ما باشد. باید از همه فرصتها و مشخصههای قومی استفاده کنیم. هر قسمتی از کشور در فرهنگ و نوع پوشش، مشخصههای خاص خود را دارد که اسامی محلی خاص خود را دارا است و ما باید از اینها در تنوع استفاده کنیم. اینها چیزهایی است که میتواند خانمها را شاغل کند.
ما ضمن تلاش در بخش اشتغال، باید عقبماندگی اشتغال بانوان را جبران کنیم. اینکه فکر کنیم زن باید در خانه بچهداری کند و غذا درست کند، درست نیست. ضمن اینکه این کار هم جزء مهمترینهاست و تربیت بچه مهمترین کار است. اگر بتوانیم کاری درست کنیم که زن داخل خانهاش بتواند انجام دهد، امتیاز خیلی خوبی است. مثلاً قالیبافی در خانه. این هم درآمدزاست، هم تنوع است و هم کار در خانه راحتتر است. در هر زمینهای از صنایع دستی ما بتوانیم فعال شویم، هم خانمهای ما در خانه مشغول میشوند، هم ارزش افزوده دارد و هم فرهنگمان را به دنیا معرفی میکنیم. تنها فرش و لباس نیست، مثلاً کار چرم که ما پیشرفتهای خوبی در آن داریم، میتواند تعداد زیادی را مشغول کار کند. کار چوب، منبت کاری، خطاطی و نقاشی، سفال، همه اینها کارهای ارزشمندی است.
الان شما وارد چین میشوید، با این همه پیشرفت صنعتی که دارند، اما کارهای دستی هنرمندانه اینها را در همهجا مشاهده میکنید که چقدر خوب، با هنر و با ذوق کار کردهاند. گاهی با اشیاء ساده، مثلاً خردههای چوب و چسب، کارهای عجیب و غریبی انجام میدهند. مثلاً در اندونزی در کار روی چوب، چه صادراتی دارند. من ۱۸-۱۷ سال پیش به آن کشور رفتم و کارگاههای مختلف صنایع چوب را دیدم، آن وقت یکی از مسئولین آنها میگفت که ما بیست و چند میلیارد صادرات در صنایع دستی چوب داریم.
پس ما در صنایع دستی میتوانیم خیلی کار کنیم و تحول ایجاد کنیم. امسال سال رونق اقتصادی و فرهنگی است و کار شما نیز یک کار فرهنگی – تاریخی و انقلابی است. کار شما عمدتاً فرهنگی است تا اقتصادی، ولی شما کار بزرگ اقتصادی انجام میدهید. مسئلة اشتغال و رونق اقتصادی برای ما خیلی مهم است و در همه این بخشها میتوانیم هم اشتغال درست کنیم، هم رونق اقتصادی ایجاد کنیم. میتوانیم ورود گردشگر را زیاد کنیم و به آمار سند چشمانداز بیستساله که جذب بیست میلیون گردشگر است، برسیم. همچنین باید با برخی کشورها همکاری کنیم. نخستوزیر ترکیه که به ایران آمده بودند، گفت: ما میتوانیم در زمینه گردشگری با هم همکاری کنیم، یعنی تور مشترک برگزار کنیم. وقتی ما به ترکیه سفر کنیم، یکی از اسنادی که باید امضا کنیم این است چون خیلی مهم است و ایشان میگفتند: درآمدشان در سال گذشته، ۳۶ میلیارد دلار با آمار ۳۴ میلیون گردشگر بوده است. جاذبه ما از ترکیه که کمتر نیست؛ آثار تاریخی، باستانی و جاذبههای طبیعی ما.
ما در بخش گردشگری سلامت میتوانیم مراکزی در مکانهای آبهای گرم و معدنی درست کنیم و هم بهداشت و درمان ما که قوی است، میتواند گردشگر زیادی را جذب کند.
در گردشگری زیارتی هم که ما جاذبههای زیادی برای شیعیان و غیرشیعیان داریم و در همه این زمینهها باید گام را به پیش بگذاریم. من قبلاً به دکتر نجفی و هم به دکتر سلطانیفر گفتهام که توقع ما این است که امسال شاهد تحولی در زمینه اشتغال از این سازمان باشیم. سازمان باید همه توانش را به کار گیرد. هرچه ما بتوانیم جذب گردشگر کنیم، صنایع دستی را تنوع ببخشیم و حتی گردشگر داخلی را افزایش دهیم، موفق خواهیم بود. دولت نیز کارهای لازم را در قسمت زیرساختها انجام خواهد داد. شما باید بیشتر به بخش خصوصی و جذب سرمایه متکی شوید تا این کار بزرگ تحقق پیدا کند.
به امید توفیق همگی و با تشکر از همه عزیزان.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته