متن کامل سخنان حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی رییس جمهوری به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
بسیار خوشحالم قبل از آنکه ما به سالروز شروع کار دولت یازدهم در بیست و ششم مرداد برسیم، چند روز زودتر این فرصت پیش آمد تا در کنار کارآفرینان و صاحبنظران اقتصادی و مدیران بخش اقتصاد و سیاستگذاران در زمینه یکی از مهمترین مسایل اقتصادی به گفتگو بنشینیم.
در آغاز دولت یازدهم با مسائل و مشکلات بسیار پیچیده مواجه شدیم. برخی از آنها مربوط به بخش اقتصاد و برخی سیاست خارجی، سیاست داخلی و اجتماعی و فرهنگی بود، اما در عین حال برخی موارد، مواردی بود که نیاز به تصمیمی فوری و یا برنامهریزی جامع داشت.
در مسئله آب در کشور برای ما بهتر ملموس شد که ایران در کمربند خشک قرار دارد و امید آنچنانی به ترسالی در سالهای پیش رو نیست و کشور با یک معضل بسیار مهم به نام آب مواجه است.
از فهرستی که برمیشمارم دو قصد دارم؛ هم مشکلات را بگویم و هم ضمناً از شما بخواهم که در این زمینهها بیشتر فکر، کار و سرمایهگذاری شود.
به حول و قوه الهی در طول ۱۱ ماه گذشته نسبت به مسئله تأمین، صرفهجویی و مهار آب، تصمیماتی را اتخاذ و عملیاتی کردیم بر این مبنا که از امسال یعنی سال ۹۳، سالی حداقل ۲ میلیارد دلار برای مسئله آب تامین اعتبار و هزینه شود.
این اعتبار را تأمین کردیم و امسال هزینه میکنیم و در سالهای بعد هم هزینه خواهیم کرد.
در زمینه محیط زیست احساس کردیم با معضلات بسیار بزرگی مواجه هستیم. از آلودگی هوای کلانشهرها گرفته تا خشک شدن تالابها و دریاچهها، ورود ریزگردها و دهها معضل دیگر از جمله خشک شدن جنگهای عظیم و بزرگ در زاگرس همه اینها معضلات بزرگی پیش روی کشور بود.
برای همه اینها در این ۱۱ ماه برنامهریزی کردیم و شروع به عملیاتی نمودن آنها کردیم. برخی از آنها زمانبر است و برخی زمان کوتاهتری برای اجرا نیاز دارد، اما هر آنچه را که فکر میکردیم برای محیط زیست و سلامت مردم ضرورت دارد، عملیاتی کردیم و ادامه میدهیم و از شما هم خواهش میکنم هر موردی را که به محیط زیست مربوط میشود، به عنوان اولویت در سرمایهگذاری بدانیم و دولت حتماً در این زمینه از کارآفرینان و سرمایهگذاران حمایت خواهد کرد.
در مسئله سلامت مردم با معضل بسیار بزرگی مواجه بودند، گاهی باید همه پسانداز زندگیشان را بخاطر یک عمل جراحی یا بستری شدن یکی دو ماهه پرداختند کنند که برای این مسئله هم چارهاندیشی کردیم و دولت افتخار دارد که در زمینه سلامت قدمهای بسیار مهمی را برداشته است.
امروز در بیمارستانهای دولتی در شهرها، ۷,۵ درصد مخارج را بیمار پرداخت میکند که البته ابتدا بنابر این بود که ۱۰ درصد باشد که یک مقداری پایین آمدهایم و در روستاها ۵ درصد؛ این قدم بسیار مهمی است که مصمم هستیم این راه را ادامه دهیم و اعتبارات آن را امسال و سالهای آینده تأمین میکنیم.
در میان دهها مشکل بزرگی که پیش روی دولت بود در سیاست خارجی و اقتصاد، احساس دیگری برای برنامهریزان بود و بسیاری از صاحبنظران، مشکلات اقتصادی و سیاست خارجی را تأثیرگذار در سایر بخشها و تأثیرگذار مستقیم در زندگی مردم میدیدند و امروز هم میبینیم.
بنده به عنوان رییس جمهور هفتهای نبوده که مستقیماً جلسه یا جلساتی درباره این دو مسئله مهم نداشته باشم. البته سیاستهای خارجی دنیای بسیار وسیعی دارد و اقتصاد نیز اینچنین است و شاید وسیعتر، اما مسایل کلان و مهم این دو بخش را مستقیماً نظارت و اداره جلساتش را خود بر عهده گرفتهام.
به بخش سیاست خارجی اشاره کوچکی خواهد شد، اما بحث اقتصاد؛ در بحث اقتصاد با یک رکود تورمی بیسابقه در کشور مواجه بودیم و هستیم. یعنی اگر آمار و ارقام اقتصادی را از سال ۱۳۳۸ در نظر بگیریم که آمار رسمی بانک مرکزی از آن سال است تا امروز، به استثناء سالهای اولیه انقلاب مثل سال ۵۷ تا ۶۰، هیچ زمانی شرایط سال ۹۲-۹۱ را نداشتیم، رکودی که ۲ سال پشت سر هم ادامه پیدا کند. رشد اقتصادی کشور بر اساس آمار بانک مرکزی در سال ۹۱، منهای ۶,۸ و در سال ۹۲ منهای ۱.۱ باشد.
دو سال پشت سر هم رکود توأم با تورم بالای ۳۰ درصد؛ یک چنین شرایطی در تاریخ کشورمان کمتر سابقه دارد یا اصلا بیسابقه است.
آثار معضلات اقتصادی، در بسیاری از موارد به تدریج ظهور و بروز پیدا میکند. ممکن است، مشکلی امسال بوجود بیاید و آثارش را در سالهای بعد مشاهده کنیم. دولت در سال ۸۵ تا ۹۰ دلارهای نفتی فراوانی در اختیار داشت که آن را بیحساب به بازار سرازیر کرد. این اقدام چه وضعی پیش آورد، آنگاه که نفت گران میشود، نفت پرفروش همه را خوشحال میکند، اما این بهار چقدر زودگذر است. نه تابستان که بلافاصله پاییز و زمستان را در پیش دارد. دلارهای نفتی فراوان و سیل واردات، دنبالهاش چه میشود، کاهش تولید.
کم کم در مدت چند سال، ۲ هزار واحد تولیدی تعطیل شد. ۵۰۰ هزار نفر در بخش صنعت در ظرف چند سال بیکار شدند.
از آن طرف تمام واحدهای صنعتی ما به واردات بیرویه روی آوردند. حتی صنایعی که به صنایع بزرگتر در داخل کشور وابسته بودند و برخی از نیازمندیهایشان را از آنان میخریدند، چون دلار فراوان بود و تامین نیازمندیها از بازار بیرون سهل، ترجیح دادند از بیرون خرید کنند. در نتیجه رابطههای اقتصادی واحدهای کوچک و بزرگ قطع شد و از آن طرف کشورهایی در منطقه بودند که بخش تولیدی ما قدرت رقابت با آنها را نداشتند. تصور کنید در چنین شرایطی تحریم هم بیاید و بخواهد یک مرتبه این دلار را از دسترس خارج کند و یا قیمت دلار را به چند برابر افزایش دهد.
ممکن است برخی بگویند رکودی که در سال ۹۱ و ادامهاش در ۹۲ بوجود آمد، صرفاً در سایه تحریم بوده است، اما حتی اگر تحریمی هم نبود ما در سال ۹۱ مشکل پیدا میکردیم و آثار آن سیاستها، ظهور و بروز پیدا میکرد. بسیاری از آنچه امروز کشور به عنوان مشکل اقتصادی، وارث آن است، ارث تحمیلی بر ماست.
در بحث تورم هم اینچنین است، اگر دست دولت بیمحابا در کیسه بانک مرکزی باشد و هر آن که تصمیم گرفت، به رییس بانک مرکزی دستور دهد تا از پایه پولی و افزایش پایه پولی استفاده کند و مشکلات ریال را در هر کجا که دولت میخواهد رفع کند، آن روزش، روز قشنگی است اما فردایش، فردای سیاهی خواهد بود.
۴۰ هزار میلیارد تومان؛ از همین کیسه که احساس میکنم کمتر دستی است که به این کیسه رفته باشد و نسوخته باشد. ۴۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی گرفتند و مسکن مهر ساختند. بیش از ۸۰ درصد پایه پولی کشور را افزایش دادند. از آن روزی که این پول خلق شد، آثار تورم بالای ۳۰ درصد و ۴۰ درصد را به دنبال داشت.
دولت یازدهم، دولت مظلومی است. ارثهایی که از سالهای گذشته به او رسیده است و از دولت مظلومتر، ملت نجیب و شریف ایران که چه بار سنگینی را در زندگی روزمره خود و خانواده تحمل کردند، اما امروز اینجا جمع نشدهایم تا از گذشته خیلی حرف بزنیم. امروز اینجا جمع شدهایم تا از امید و آینده بسیار روشن با هم سخن بگوییم. به حول و قوه الهی قادریم مشکلات را یکی پس از دیگری حل کنیم. البته دنیای سیاست نه عصای موسی دارد و نه معجزه و نه از سوی دیگر درهای آن برای همیشه بسته است. باید همفکری و تدبیر کنیم و معضلات اقتصادی را یکی بعد از دیگری حل و موانع را از پیش پا برداریم.
البته حل و فصل برخی از مشکلات قانون میطلبد، مخصوصاً مسایل نهادی و زیرساختی نیاز به اصلاح یا تغییر قانون دارد. به همین دلیل دولت، ستاد اقتصادی دولت، کارشناسان دولت در طول ماههای گذشته و تقریباً همه روزهای ماه مبارک رمضان همین بحث را دنبال میکردند، پس از آنکه توانستیم با قدمهای استوار و به پیش بر تورم، مهار بزنیم و سیر سعودی سریع و صعودی تورم را هم مهار بزنیم و آن را کاهش دهیم.
در طول یکسال گذشته تورم ماهانه کشور به طور متوسط ۱,۱۴ بوده است. این نشان میدهد از تورم ماهانه ۵ درصد ۴.۵ درصد رسیدهایم به تورم متوسط ۱.۱۴ درصد. پس در بحث تورم قدم جدی برداشتهایم. از همان آغاز به مردم شریفمان قول دادیم که در پایان سال ۹۲ تورم را به ۳۵ درصد خواهیم رساند که البته از این رقم هم کمتر شد و همان وقت به مردم وعده و قول دادیم که تورم سال ۹۳ به ۲۵ درصد خواهد رسید. امروز من خوشحالم که به شما اعلام کنم، طبق محاسبات و پیش بینی ها، به ویژه بر اساس بررسیهای دو ماه اخیر، ان شاء الله پایان سال ۹۳ رقم تورمی به مراتب کمتر از ۲۵ درصد خواهد بود که رقم دقیقش را در آینده اعلام خواهم کرد.
دولتهایی بودهاند که تورم را برای یکسال و دو سال مهار کردند و بعد مهار آن از دستشان خارج شده است. این دولت هم اگر حواسش جمع نباشد، از این آسیب مصون نیست. دولت مصمم به مهار مستمر تورم است تا روزی که تورم را به سطح یک رقمی برساند. امید و برنامهریزی دولت بر این است که ان شاء الله در سال ۹۵ کشور شاهد تورم یک رقمی باشد.
این را برای چه میگویم. با اینکه امروز، روز بحث خروج از رکود است و معمولاً این تورم رقیب و مخالف رویه خروج از رکود است. وقتی بحث از خروج از رکود است این موضوع نگاه غضبآلودی به مهار تورم میکند و به تلاشها برای مهار تورم میگوید تو برو کنار تا دست من باز باشد.
در اینجا میخواهم از همه اساتید و صاحبنظرانی که نامه مینویسند و نقد میکنند و اظهار نظر میکنند، تشکر کنم. از همه آنها که در هر مسئله اقتصادی به عنوان صاحبنظر اظهار نظر کردند، سپاسگذاری میکنم. این جای امید است و نسبت به همه آنها سر تعظیم فرود میآوریم که هر چه را میدانند، می فهمند و تجربه کرده و اندوختهاند، با کمال خلوص، تواضع و ارزانی در اختیار دولت میگذارند.
در این نامهها نوشتهاند که یکی از اشتباهات دولت یازدهم آن است که همه توان خود را بر مهار تورم متمرکز کرده در حالی که رکود به مراتب خطرناکتر از تورم است. اصل این حرف درست است. رکود خطرناکتر از تورم است، اما در جامعهای که تورم نقطه به نقطه ۴۵ درصد است و هیچ امیدی و روزنهای به آیندهای روشن نیست، کدام سرمایهگذار است که جرأت سرمایهگذاری داشته باشد. سرمایهگذاری که ثبات را نمیبیند و هزینه فردای کالایش را نمیتواند پیشبینی کند، خیلی کار سختی پیش رو دارد، ضمن اینکه فشار تورمی بر مردم و جامعه بسیار شدید بود.
اگر تورم مهار نشود، قدرت خرید از کجا میآید؟ این جنسی که میخواهید تولید کنید به چه کسی میخواهید بفروشید. پس ناچار شدیم ضمن اینکه میدانستیم مسئله رکود بسیار مهم است، شروع کار از مهار تورم باشد، امروز هم میخواهم اعلام کنم سیاست مهار تورم دولت در کنار سیاستهای خروج از رکود ادامه خواهد داشت.
ممکن است به من بگویید آنقدر این کار سخت است که گویی جمع بین متضادین است با سیاست انقباضی، البته من قبول ندارم که سیاست دولت، سیاست انقباضی است. الان هم نقدینگی نشان میدهد که سیاست انقباضی نیست. البته نسبت به پایه پولی همچنان دقت و توجه خواهیم داشت که رشد پایه پولی محدود و کنترل شده باشد، چون آن را بسیار مهم میدانیم، اما در عین حال به اعتقاد دولت باید مهار این تورم ادامه پیدا کند تا بتوانیم سیاستهای خروج از رکود را هم قدم به قدم اجرا کنیم.
البته معمولاً بحث خروج از رکود که پیش میآید میگویند شما باید تقاضا را تحریک کنید، چرا که تا تقاضا تحریک نشود، تولید حرکت نمیکند و تحریک تقاضا وابسته به سیاستهای انبساطی است. میگویند باید اجازه دهید بانکها به راحتی تسهیلات را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهند. تا اینجایش خیلی ممکن است دعوا نباشد، اما بانکها از کجا؟
میگویند بانکها یک پشتوانه عظیمی دارند، چرا غافلید از بانک مرکزی. میگویند بانکها از بانک مرکزی میگیرند و به مردم تسهیلات میدهند. اینجا جایی است که من به آن معتقد نیستم. معتقد نیستم پایه پولی بالا برود تا در سایه آن تقاضا ایجاد شود و در سایه تقاضا، تولید حرکت کند تا از رکود خارج شویم. باید حواسمان در این زمینه بسیار جمع باشد. در دولت هم دوستان گاهی چنین پیشنهاداتی میدهند، اما به آنها میگویم که جور دیگری نمیشود پیشنهاد دهید، یک راه دیگری ندارد پیشنهاد بدهید؟ بعد هم راههای آلترناتیو را میگویم. البته گاهی میپذیرند و گاهی هم نمیپذیرند، به هر حال باید تقاضا را تحریک کنیم، اما چرا نمیآییم صادرات غیرنفتی را فعالتر کنیم تا این تقاضا تحریک شود.
اگر بخواهید با ایجاد تورم نو، در سایه بالا بردن پایه پولی به رونق برسید، همزمان تورم و قیمتها بالا میرود و قدرت خرید پایین میآید. این دور باطلی است که کشور را دوباره هم به تورم و هم به رکود بر میگرداند، اما اگر تقاضا را از طریق صادرات غیرنفتی تحریک کنید، آن وقت دیگر مشکل پایه پولی نخواهید داشت.
امروز زمینه برای صادرات مهیاست و این روزها بیشتر هم شده. دولت باید تسهیلات لازم و بانک ها باید تضمین های لازم را برای صادرات غیرنفتی فراهم کنند. این راه را باید باز کنیم تا تقاضا تحریک شده و حرکت شروع شود.
من به وزیر محترم اقتصاد و رییس کل محترم بانک مرکزی می گویم که باید موانع صادرات غیر نفتی را برداریم و مشکلات آنها را حل نماییم تا راه این صادرات تسهیل شود.
این یک حرکت در زمینه تولید خواهد بود که رییس جمهور شخصا این مسئله را دنبال خواهد کرد، تا راه های خروج از رکود را که یکی از آنها تسهیل در صادرات غیر نفتی است، آماده کنیم.
مسئله دوم ، مسئله بانکها است؛ «ما ادراک ما البانک». اگر بتوانیم مشکل بانک را حل کنیم، مشکل این عالم را هم ظاهرا می شود حل کرد.
بانک ها امروز با مشکلات زیادی مواجه اند. این مسئله را از خودمان یعنی از دولت شروع کنیم. اول اینکه دولت به بانک ها بدهکار است و دوم اینکه این بانکها هم به بانک مرکزی بدهکارند.
باید این مسئله را یک طوری حل و فصل کنیم تا دولت بتواند بدهی بانک ها را پرداخت کند و بانک ها هم بتوانند بدهی خود را به بانک مرکزی پرداخت کنند. این کار خیلی باعث تقویت بانک ها می شود. ضمن اینکه بانکها سود کلانی به بانک مرکزی پرداخت می کنند که با بازپرداخت این بدهیها آن سود حذف میشود و بانکها نفس راحتی می کشند وتراز بانک درست می شود.
این یک طرف قصه است که این کار باید انجام بگیرد. دولت هم در لایحه و هم در مقررات، این را پیش بینی کرده و ان شاءالله لایحه ای که امروز رسیدگی به آن در مجلس شروع می شود و امیدواریم به سرعت به تصویب برسد، این معضل را حل و فصل خواهد کرد.
دولت، دولت بدهکار و بدحسابی است و این هر دو را باید حل کنیم، یکی از راه حل های آن صکوک اجاره بود که ما این لایحه را تقدیم مجلس کردیم. انشاءالله با تصویب سریعتر و اجرای لایحهای که امروز به مجلس تقدیم شد، بانک ها از این نظر یک نفس راحتی میکشند.
مسئله دوم این است که بانک ها اموال مازادی دارند که باید به فروش برسانند. نمی دانم چرا این قدر دلبستگی به دنیا وجود دارد، این بانکها رها نمی کنند، نه سهام و نه ساختمانها را. داراییهای اضافه هم دارند، اما رها کردن آنها سختشان است، مال دنیاست به هر حال مشکلات این طوری است بانکها باید اموال مازادشان را به فروش برسانند تا با آن فروشی که انجام می دهند، نقدینگی بالا برود و بتوانند تسهیلات بدهند و کار خودشان را انجام بدهند.
از طرف دیگر بانک های ما کار غیر بانکی می کنند، اگر بانکها کار بانکی کنند مسائل حل می شود. بانک ها خودشان شده اند بنگاه دار، هر پولی هم که بدست می آورند می روند دنبال بنگاه خودشان. اول بانک باید از بنگاه داری خارج شود که این برخلاف اصول بانکداری است.
بانک باید فقط واسطه باشد و پول های مردم را جمع کند تا با عنوان تسهیلات و با نرخ عادلانه، نه با نرخ کمرشکن خدمات ارائه کند. حالا که تورم قدم به قدم در حال پایین آمدن است و انشاءالله تا پایان سال به رقم خوبی خواهد رسید و سال بعد هم این کاهش ادامه پیدا خواهد کرد، شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی هم باید به صحنه بیایند و سود تسهیلات بانکی را عادلانه کنند نه بر مبنای زمانی که تورم ۴۰ درصد یا ۳۵ درصد بود.
حالا که تورم کاهش پیدا کرده و تا پایان سال هم به مراتب بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد باید بیاییم بر این مبنا طراحی و پیش بینی کنیم تا بانک ها بتوانند در این زمینه حرکتی انجام دهند.
اقدام دیگری که آن را دنبال خواهیم کرد و پس از توضیح مختصر من دوستان بحث را بیشتر تشریح خواهند کرد، این است که امروز بیشتر برای این دور هم جمع شدیم که با هم گفتگو کنیم تا نکاتی را که مدنظر شماست، اخذ کنیم.
اگر همه بنگاههای کوچک و بزرگ و متوسط بخواهند برای تامین مالی به سراغ بانکها بروند، بانک قادر به تامین همه این درخواستها نیست، در حالی که بازار سرمایه یک توانمندی دارد و برنامه دولت فعال کردن این توانمندی است.
در ستاد اقتصادی این بحث را کردیم و در مصوباتمان برای خروج از رکود به آن توجه داریم. دولت باید این سیاست را دنبال کند و وزیر اقتصاد به جد به دنبال آن باشد که تامین مالی بنگاههای بزرگ متکی به بازار سرمایه شود و بانک ها باید تامین مالی بنگاه های کوچک و متوسط را بر عهده بگیرند. اگر بتوانم در عمل این تقسیم بندی را انجام دهیم، بخشی از بار را از دوش بانکها بر می داریم و در این زمینه می توانیم به بنگاه های کوچک و متوسط که با وجود بنگاههای بزرگ دستشان از منابع و تسهیلات بانکی کوتاه میماند کمک کنیم تا فعالتر شوند.
البته دولت در این مصوبات پیش بینی کرده که چون بانکها به هر حال توانمندی محدودی دارند و تقاضای تسهیلات زیاد است، اولویت با بنگاه هایی است که در شرایط سخت سالهای اخیر توانستند خوب کار کنند. قرار نیست به آن بنگاه هایی که کارشان خوب نبوده جایزه ای اعطا کنیم. آن دسته از بنگاههایی که خوب کار کردند و تراز شان این را نشان میدهد، باید در اولویت قرار بگیرند.
دو نکته آخر را بگویم و بحث خود را به اتمام برسانم. دولت گاهی برای کارآفرینان و بنگاه ها مشکل آفرین بوده است. فعالان اقتصادی صبح که از خواب بیدار می شدند، رادیو و یا تلویزیون را روشن می کردند تا ببینند بانک مرکزی دستورالعمل جدیدش چگونه است و یا سخن جدید وزیر اقتصاد چیست؟
هر روز یک بیانیه و هر روز یک اعلامیه، هر روز یک نرخ. گاهی دولت خودش مشکل آفرین بوده است، اما همه تلاش ما در این یک سال این بوده که دیگر برای شما مشکل نیافرینیم. اگر در زمینه اقتصاد حرفی می زنیم، حساب شده و هماهنگ باشد. ثباتی که در یکسال گذشته در بازار مشاهده می کنیم، انضباطی که در سیاست ها در بخش مالی و پولی مشاهده می کنیم و روند امید بخشی که در این یکسال میبینیم، همه به این دلیل است که دولت با مشورت و حساب شده قدم های خودش را بر می دارد و امروز هم همین کار را می خواهد بکند و می خواهد با شما مشورت کرده و نظر شما را بگیرد و به شما اطلاع بدهد و با هماهنگی هم کار را پیش ببریم، چون در نهایت در این کشور اقتصاد باید در اختیار بخش خصوصی باشد.
برای دولت ها معمولا خیلی سخت است که رها کنند آن بخش هایی را که در اختیار دارند. من خودم آنها را حس می کنم وقتی که به برخی از وزرا میگویند که این کار و آن کار را بکنید، از چهره مبارک آنها غم و اندوه را میبینم. می بینم وقتی که به آنها می گوییم اینها را رها کنید و واگذار کنید، دلبستگی آدم در این دنیاست و به هر حال سخت است، ولی همه ما باید باور کنیم که باید تسهیلات را در اختیار بخش خصوصی بگذاریم و موانع را از پیش پای آنها برداریم؛ والله بالله بخش خصوصی اقتصاد را بهتر می فهمد و می داند کجا باید سرمایه گذاری کند. بگذاریم اینها سرمایه گذاری کنند، کار کنند و ما مشکلات آنها را حل کنیم. اینها می دانند که تلاش امروزشان یعنی راحتی امروز و راحتی فرزندانشان، می دانند تلاششان یعنی آبادانی ایران عزیزمان.
بنابراین تلاش ما بر این خواهد بود که انشاءالله مشکلات و موانع را برداریم و اگر به وفور دلار نفتی رسیدیم، شما یادمان بیاندازید که خطای قبلی ها را تکرار نکنیم. شرایطی بوده که در عرض یکسال و اندی ۲۱ میلیارد دلار (ارز) به صورت اسکناس آمد در بازار های مختلف و در خیابان های مختلف تهران فروخته شد، کجا رفت این پولها و چه شد و چی آمد و چقدر بیرون رفت.
حالا با خداست و این دولت هم باید حواسش جمع باشد در آن روز که به وفور دلار نفتی می رسیم.
جمله آخر اینکه برای رفع تحریم قدم های بزرگی را برداشتیم و تحریم را تضعیف کردیم، پایه های تحریم را لرزان کردیم و شرایط تحریمها در هر موقعیتی که قرار بگیریم، به وضع گذشته بر نخواهد گشت.
در مذاکرات هسته ای با دنیا هم جدی هستیم هم مصمم، اما در عین حال دنیا هم باید بداند فرصتی که ملت ایران در اختیار آنها گذاشته فرصت بی انتها نیست.
برنامه های اقتصادی خود را بر مبنای شرایط فعلی طراحی کردیم به این دلیل که به هیچ عنوان متکی به آن بحث نباشیم، اما در عین حال چون توافق به نفع همه است و چون ادامه تحریم به ضرر همه می باشد -این موضوع را فقط ما نمی گوییم همه اروپایی ها می گویند این تحریم به ضرر ماست و شرقی ها و کشورهای شرق همه به ما می گویند این تحریم ها به ضرر ماست و کشورهای نزدیک و اطراف هم می گویند تحریم به ضرر ماست- چون رفع تحریم به نفع همه است و حتی به یک معنا به ثبات و امنیت کل منطقه کمک خواهد کرد، اراده ما هم جدی است. ان شاءالله امیدواریم طرف مقابل هم این اراده جدی را داشته باشد تا در زمان مقرر بتوانیم مسائل را به حل و فصل نهایی برسانیم.
برای پیشبرد این اقتصاد هم میخواستم درباره پیشرانها صحبتی کنم ولی زمان تمام شده است. چون ما برای خروج از شرایط فعلی نیاز به لوکوموتیوهایی داریم به عنوان پیشران که انشاءالله حرکت کنند و زنجیره پشت سر خودشان را بکشانند و بتوانند حرکت در بخش های مختلف به وجود بیاورند.