بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
و جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتباکم و ما جعل علیکم فیالدین من حرج ملة ابیکم ابراهیم هو سماکم المسلمین من قبل(سورة حج، آیة ۷۸)
روزی بسیار شورانگیز و نشاطآفرین برای من و همراهانم بود در ملاقات پرافتخار با اندیشمندان، محققین و عزیزانی که سالیان دراز است تحت لوای پرچم جهاد دانشگاهی و در اجرای فرمان امام، میخواهند به جهانیان ثابت کنند که ما میتوانیم و بر حرف امام که گفتند «ما میتوانیم» باور داریم و راه ایشان و رهبری را ادامه خواهیم داد، پرچم استقلال به معنای واقعی کلمه و پرچم توسعه، پیشرفت و اقتدار ملی را در اهتزاز نگاه خواهیم داشت و کشوری الگو و نمونه برای منطقه و جهان خواهیم آفرید. شما در طول مدت ۳۴ سالی که به عنوان جهاد دانشگاهی تلاش کردید و الان وارد سی و پنجمین سال شدید، این واقعیت را برای مردم ما و جهانیان به اثبات رساندید.
کلمة جهاد با هر پسوندی که بوده، ما از آن خیر و برکت دیدیم. جهاد سازندگی فعال شد و در روستاها و شهرها و میدان دفاع مقدس ظهور پیدا کردند و درخشیدند. هرکجا عملیات بزرگی بود کار آنها را با چشم دیدیم. آنها جهادگر، ایثارگر، مخلص و مؤمن بودند و مگر میشود کار جهادی را بدون اخلاص، ایمان، اعتقاد، پشتکار و خودباوری شروع کرد و ادامه داد! اگر عملیات بزرگ خیبر را انجام دادیم، پل خیبر را آنها ساختند و اگر وارد منطقة هورالعظیم شدیم، بسیاری از فعالیتهای لازم را آنها انجام دادند. کفشکهایی که طراحی شد را آنها ساختند. اگر عملیات والفجر هشت را انجام دادیم، پل بعثت را ساختند که ما را در برابر بمباران صدامیان حفظ کرد.
هرکجا جهاد بود، برکت، توسعه، مردمسالاری، خودباوری و خداباوری بود. در جهاد خودکفایی نیروهای مسلح در آن دوران هم ما دیدیم با شور و تلاش چگونه سلاحهایی را ساختند و مونتاژ کردند و توانستند به این شکل در میدان جنگ کمک کنند. وقتی به ما میگفتند افچهاردهها به دلیل تمام شدن موشکهای فونیکس دارند کارآیی خودشان را از دست میدهند، این جهاد خودکفایی بود که به ما روحیه میداد و وقتی سفارش دادیم قبل از اتمام موجودی موشکهای فونیکس، موشکهای جدیدی را سوار این هواپیما کردند و باعث شدند جنگ را در هوا و زمین و دریا ادامه دهیم.
جهاد دانشگاهی هم از روز اولش با تلاش و کوشش همواره راه را برای توسعه و تعالی کشور فراهم کرده است.
امروز خوشحالم که روزی زیارت این عزیزان و اطلاع از دستاوردهای آنها نصیب من شد که همزمان با سالگرد آغاز دولت تدبیر و امیداست. امروز ۲۵ مرداد است و ما در ۲۶ مرداد سال گذشته کارمان را آغاز کردیم و وزیران ما در تاریخ ۲۵ مرداد احکامشان را دریافت کرده بودند. دولت کاری پرتلاش، خستگیناپذیر، شبانهروزی و جهادی را با کمک، صبر، حضور و حمایتهای فوقالعاده مردم آغاز کرد. اگر در هر زمینهای موفق شدیم، به خاطر کمک و حمایت مردم و هدایتهای رهبری بود و اگر جایی نقص و نقصانی وجود دارد از ماست که هم دانشمان محدود است و هم توانمان.
در طول این دوازده ماه، دولت تصمیم گرفت از بحرانهای سخت عبور کند. بحرانهایی که عبور از آنها از دید برخی کارشناسان امکانناپذیر بود. این در نامههایی که برخی متخصصین و اساتید دانشگاه برای من نوشتند، به عنوان سند موجود است. نوشتند که شما چرا اعلام کردی تورم تا پایان سال ۹۲ به زیر ۳۵ درصد میرسد چون این کار شدنی نیست! اگر هدفمندی مرحلة دوم را آغاز کردیم، به من نامه نوشتند که این کار را شروع نکن چون دولت را با چنان مشکلاتی روبهرو خواهد کرد که از همان ابتدا احساس پشیمانی خواهید نمود. اگر طرح تحول سلامت را مطرح کردیم، عدهای دلسوزانه و به من نوشتند که اینجا چاه ویل است - البته تعبیر خوبی نیست بعد نگویند تعبیرات رئیسجمهور غیر فاخر بود - و شما هرچه پول بریزی به جایی نمیرسی، این طرح درست نخواهد شد، شما اعلام نکن. من نمیخواهم به آن دوستان ایراد بگیرم چون نظرشان را گفتند، میخواهم بگویم کار این قدر مشکل بود که صاحبنظران باورشان نمیشد بشود انجام داد.
من وقتی اعلام کردم جاسک باید مرکز دوم صادرات نفت ایران شود، چندین نامه برایم آمد که مگر این شدنی است؟ شما میخواهی حدود دوهزار کیلومتر لولهکشی کنی، مگر ممکن است؟ ولی ما این تصمیم را گرفتیم و انشاءالله این کار مهم استراتژیک انجام خواهد شد. یکی از کارهای استراتژیک دولت این است که با این کار محل صدور نفت را متنوع کند و صدور نفت متکی به یک اسکله و یک جزیره آن هم در اندرون خلیج فارس و بعد از تنگة هرمز نباشد، بلکه از تنگة هرمز خارج و به دریای عمان منتقل شود. البته من میدانم کار مشکلی است و ۴-۳ سال زحمت مداوم میطلبد اما کار استرتژیکی است و وقتی انشاءالله با تلاش همة عزیزان انجام گرفت، آن وقت خواهند نوشت که چه کار بزرگی در کشور ایران و به دست مردم ایران انجام شد.
من دیدم بعضی مینویسند یا در رسانهها میگویند که ما نباید به عنوان حامی دولت تلقی شویم، فکر میکنند اگر کسی حامی دولت شد خیلی بد است و اگر مخالف دولت شد شهامت است! دولت چیزی نیست، نمایندة مردم است و افتخاراتش مال مردم است. تمام عناوینی که امروز ما داریم مال مردم هستند. بنده حسن روحانی هستم، اما اگر رئیسجمهور ایران هستم، این عنوان متعلق به مردم است و به من برای چهار سال آن را امانت دادند. اگر کسی وزیر است، این عنوان امانت مردم است و ما باید امانتدار خوبی باشیم و آن را پاس بداریم و پرجاذبهتر کنیم و هر زمانی مردم انتخابات بعدی را شکل دادند، تحویل نفر بعد بدهیم. امانت الهی است که در اختیار ماست.
اگر کسی از دولت حمایت کرد یعنی از اکثریت قاطع ملت ایران حمایت کرد. دولت و ملت همه باید دست به دست هم بدهیم، ایرانی سرفرازتر و آبادتر همراه با توسعة مقبول در حد این ملت بسازیم. توسعه هر معنایی داشته باشد و هر پلکانی برای آن در نظر بگیریم، بیتردید پایه آن علم و دانش است. هرکشوری به پیشرفت رسیده در سایة علم و دانش به آنجا رسید. کشوری به پیشرفت رسید که از تجربة دیگران [استفاده کرده باشد]. هیچ خجالت نمیکشیم که بگوییم این تجربه را از کشورهای دیگر یاد گرفتیم یا یاد خواهیم گرفت.
ما باید از پیامبرمان بیاموزیم، وقتی در جنگ احزاب همة طرحها مطرح شد، سلمان فارسی گفت یا رسولالله ما ایرانیان تجربهای داریم و دوست دارم آن را در محضر شما عرضه بدارم و آن اینکه در چنین موقعی که شهر ما محصور به کوههای بلند است و یک قسمت برای نفوذ دشمن وجود دارد، از خندق استفاده میکنیم. پیغمبر نگفت من رسولالله، مدینهالعلم و وصل به آسمان هستم، آن وقت تو میخواهی به من رهنمون بدهی! فکر کرد و گفت پیشنهاد خوب است و همراه دیگران شروع به کندن خندق کرد. [برخی گفتند] یا رسولالله ما مستقل و مسلمان هستیم، اما او ایرانی است با کشور و آیین دیگر و تو آخرین سفیر الهی هستی، گفت نه، از تجربة این مرد که از دیار دیگر و از مردمی بزرگ است، باید استفاده کنیم. نگفت اول باید شاه ایران، خسرو پرویز، بیاید مدینه زانو بزند، تواضع کند و اسلام را بپذیرد بعد از تجربة آنها استفاده میکنیم. نگفت رفتار شاه با ما خصمانه است یا خواهد شد.
علم که مرز نمیشناسد. من نمیدانم بعضیها آنچه را به نام اسلام میگویند چگونه و از کجا آوردهاند. اسلام در علم مرز نمیشناسد. ما باید از هر کجا استفاده کنیم. اتفاقاً این نکته را میخواهم بگویم؛ ما هفتاد سال است که در این کشور سابقة برنامهریزی ملی داریم. تقریباً سی و پنج سال قبل و سی و پنج سال بعد از انقلاب، هنوز برنامهای تدوین شده و دقیق برای انتقال علم و تکنولوژی از بیرون به داخل یا از داخل به بیرون نداریم. ما باید برای علم، دانش، پژوهش و فناوری تا رسیدن به بازاریابی و برند، برنامه داشته باشیم.
جهاد دانشگاهی تا امروز کار بزرگی انجام داده اما باید افقی بلند را پیش روی خودش بگذارد و بگوید رویان نه به عنوان مرکزی برای ناباروری، سلولهای بنیادی و شبیهسازی، بلکه باید تبدیل به یک برند جهانی شود، طوری که هر جای دنیا روی محصولی نوشته باشد رویان، همه اعتماد کنند. اگر میخواهید روح مرحوم کاظمی عزیز در آن جهان شادمان باشد، رویان باید به اوج برسد. حالا ممکن است شما بگویید امروز روز جهاد دانشگاهی است نه رویان، میدانم، اما رویان یکی از نمونههایی است که تبلور پیدا کرد و خوب درخشید.
یک جمله در پرانتز بگویم؛ بدانید پیوست اخلاقی در بیوتکنولوژی و زیست فناوری، مهمترین پیوست است. هر کاری میخواهید بکنید - آثار کارهای ما در پنج سال و ده سال معلوم نمیشود - خیلی باید دقت کنید. اگر از پیوند و سلول بنیادی استفاده میکنیم، سلول بنیادی همان سلولی است که هنوز شکل و رنگ و تمایز ندارد. میشود آن را به محیطی سوق داده که رنگ و تمایز آن محیط را بگیرد اما در این سلول بنیادی اگر از خود فرد استفاده کردید، به نظرم - البته من متخصص این رشته نیستم - شاید مشکلات احتمالی آن کمتر باشد. اما اگر از جای دیگر آوردید یا از دام به انسان استفاده کردید، هنوز خیلی چیزهای ناشناخته وجود دارد و ما نمیدانیم این سلول همراه خودش چه چیزهایی خواهد آورد. ما کولهبارش را باز نکردهایم. یادمان باشد هر سلول بنیادی، هرچند بیتمایز، یک کولهبار دارد و آن اینکه در آن کولهبار چه هست، چه نوع ویروس و میکروبی است و در حال و آینده چه اثری خواهد داشت. اگر خواستیم آن را به کسی پیوند دهیم باید به وی بگوییم این کار این خواص را دارد و ممکن است آثار ناشناختهای داشته باشد که در آینده پدیدار شود لذا شما از اول بدان و راضی باش. اینگونه باید عمل کنیم تا نزد خداوند و امروز و آیندة جامعه مسئول نباشیم. ما شبیهسازی میکنیم، از این شبیهسازی دارو درست میکنیم. از گاو یا گوسفند به این شیوه شیر بیشتری تولید میکنیم. دارید کار خیلی بزرگی انجام میدهید. شما دیدید یک ربع وقت من شد ۴۵ دقیقه و اگر ساعتها میماندم و گوش میکردم، هم استفاده میکردم و هم لذت میبردم.
همة شما اندیشمندان و پژوهشگران بدانید، دست بردن در خلقت خیلی باید با احتیاط و قدمهای کوتاه و آهسته انجام بگیرد. البته خیلی از کارهای ما در صنعت دخالت در خلقت است؛ مثل همة این جراحیهایی که آقای دکتر هاشمی روی چشم از جمله آب مروارید و آب سیاه...، انجام میدهد همچنین انواع ایمپلنتهای دندان. ما نمیدانیم آثار ایمپلنت چیست. امروز آثار خوبش را میدانیم اما آثار جانبی چند سال بعد آن را نمیدانیم. نمیخواهم بگویم بترسیم و کاری انجام ندهیم، میگویم در امور زیستی، چه زیستفناوری جانوری یا گیاهی [باید دقت کرد]. همین بحث تراریخته هم در جانوران و هم در گیاهان سالهاست که بحث است. برنج تراریخته خوب است با بد؟ انجام بدهیم یا نه؟ به هر حال در خلقت دخالت میکنیم. تمام کارهایی که امروز تصنعی برای بهرهبرداری و بهرهوری بیشتر از انواع موجودات صورت میگیرد، نمیدانیم آثارشان چیست. معنایش این نیست که ما شهامت کار نداشته باشیم، در تحقیقات دستتان باز باشد، من میخواهم چیز دیگری بگویم.
تحقیق در همة زمینهها، با آزاداندیشی و آزادی عمل [پیشرفت میکند.] در علوم انسانی نیز همینطور است. اینکه طرف را محدود کنیم نمیتواند کار کند. آزادی نقد و نظر باید باشد وگرنه علم پیشرفت نمیکند. در علوم انسانی هم وقتی میخواهیم به جامعه نسخه بدهیم بگوییم این کار را بکن آن کار را نکن، این یعنی تجویزی. در علوم زیستی هم آنجا که میخواهیم نسخه بدهیم، بیمار را درمان کنیم، پیوند بزنیم و با تغییرات مختلف یک شبیهسازی را انجام بدهیم، این کارها را بکنیم ولی در بهرهبرداری آن خیلی دقت کنیم و دقت را فدای سرعت نکنیم. البته با فقه و فتاوای علمای ما در خیلی از زمینهها دستمان باز است. شاید در فقه دست شما از خیلی از کشورهای اروپایی که قید و بندهای بسیار زیادی دارند بازتر باشد اما در عین حال استانداردهای اخلاقی باید مدنظر ما باشند مخصوصاً آنجا که مربوط به حیات و زندگی یک انسان میشود.
نکتهای که میخواهم در پایان سخنانم روی آن تأکید کنیم، این است که در کار علم، تحقیق، فناوری و شبیهسازی تا تجاریسازی و تبدیل شدن به یک برند جهانی، خیلی از کارهایی که میکنیم باید با آنها که دارند در خارج از کشور فعالیت میکنند همکاری کنیم و مرتبط شویم برای اینکه در نهایت شما میخواهید محصولی تولید کنید که در بازار جهانی فروش برود. اگر این کار را نکنید و استاندارد جهانی نداشته باشید، میتوانید فقط در داخل مصرف کنید در حالی که باید جهانی شوید.
در این کار بزرگ، امروز دستگاههای مختلف بار رسالت سنگینی را بر دوش دارند. جهاد دانشگاهی یک مرکز عمومی غیردولتی فعال و موفق است که در کنارش آن همه مراکز پژوهشی در مجموعة وزارت علوم قرار دارند و تحقیقات فراوانی که در بخش بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حال انجام است. نیز آن همه شرکتهای دانشبنیان و تلاشهایی که معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری دارد انجام میدهد. این چهار نفر مسئول که الان با فاصله کمی کنار هم نشستهاید، همین فاصله را باید کمتر کنید. اگر در عمل این چهار صندلی به هم بچسبند میتواند به نفع مردم و جامعه باشد. با هم مشورت کنید. البته شورای عالی انقلاب فرهنگی بالای سر هر چهار نفر هست اما کافی نیست. قبلاً که دعواها بود، ما بعضی چیزها را میخوانیم که اصلاً باورم نمیشود، مثلاً شکایت و شکایت کشی و دعوا بین معاونت علمی و فناوری وزیر علوم! امروز الحمدلله از این چیزها نیست. هم جهاد دانشگاهی ما، هم بخش سلامت، هم بخش علوم همه در کنار هم و با هم هستند.
کار موازی در پژوهش نباید انجام بگیرد. پژوهش به عنوان یک کار فرعی یا تفننی نباید انجام بگیرد، همچنین پژوهشهای گرانقیمت بیدلیل. لااقل بنده را به عنوان کسی که سالها در کار پژوهش بودهام قبول کنید که ما تحقیقی با ۵ میلیون انجام دادیم بعد دیدیم جایی دیگر همان تحقیق را با ۳۰۰ میلیون تومان انجام داده، نتیجة دو تحقیق را دیدم که آن پنج میلیونی از لحاظ ارزش پنج برابر سیصد میلیونی بود. حواسمان جمع باشد با کمترین خرج بهترین محصول را تحویل دهیم.
جایی که تحقیقی کاربردی برای کشور یا مرز دانش ضروری است، دولت برای پول تحقیقات در هیچ شرایطی محدودیت ندارد. من اگر بفهمم مؤسسهای دارد کار بزرگی انجام میدهد و برای کشور ضروری است، هرچه پول بخواهد، خواهیم داد، چون پژوهش همانطور که باید از لحاظ نظم و اندیشه آزاد باشد، از لحاظ حمایت مالی هم تقریباً باید قید و بندی نداشته باشد. حتی به آقای دکتر ستاری گفتم شما اگر در شرکتهای دانشبنیان دارید کاری انجام میدهید و مطمئن نیستید، دولت محصول شما را میخرد. ممکن است آن کار موفق نشود. ممکن است در نمونه موفق باشد اما در نیمه صنعتی یا صنعتی به مشکل بخورد. دولت باید ضمانت کند، به عهده بگیرد و بعد هم باید دستگاههای ما و همة وزارتخانهها خریدار پژوهش باشند نه اینکه پژوهشی انجام بگیرد بعد بروند بگویند این خوب است، نه، اصلاً از اول باید آن دستگاه داوطلب خرید بشود.
مرکز رویان جایگاهی است که چه بخش سلامت ما و چه بخش خصوصی، خودشان باید داوطلب شوند. شما میتوانید کار بزرگی در بخش زیست انجام دهید. داروهای گرانقیمت مال شماست و داروهای بیوتکنولوژیکی هستند که گاهی یک گرم آن میلیونها دلار قیمت دارد. شما باید ثروتآفرین باشید و خوشبختانه رویان دارد از ایده تا ثروتآفرینی کار خودش را انجام میدهد. خودگردانی مالی بسیار مهم است. گفتند ما فقط ۲۰ درصد از دولت کمک میگیریم، البته این را در ذهنمان نگه میداریم تا توقع ۲۱ درصد از ما نداشته باشند. فکر میکنم کمک ما کمی بیشتر است. این را شوخی میکنم، هرجا ضرورت باشد دولت کمک میکند و محدودیت ندارد چون کار شما بزرگ است. تمام دستگاههای ما باید سفارشدهندة تحقیقات و پژوهشها باشند و از شما استفاده و بهرهبرداری کنند. وقتی محصول شما به بازار میآید و بیماری را مداوا میکند یا با شبیهسازی داروی کمیابی را تولید میکنید آن زمان وقت نشاط شماست. البته این علوم جدید که بیوتکنولوژی، نانو و هوا فضا جزو آنها هستند، علومی هستند که هم نشاط آفریناند و هم وقتی به ثمر میرسند، غرور آفرین.
ما غیر از این علوم نو، در همة علوم کاربردی نیز نیاز به تحقیق و پیگیری داریم. در محیط زیست، آب و خیلی بخشهای دیگر از جمله بخش کشاورزی مشکلات زیادی داریم. شما در علوم انسانی نیز کار میکنید. ما در اقتصاد و مسائل اجتماعی نیز مشکل داریم و در همة اینها باید سفارش دهنده و تلاشگر باشید تا انشاءالله به نتیجه برسیم.
من خواهش میکنم نشست شما چهار نفر بیشتر باشد، حتی اگر من باید حضور داشته باشم آمادگی دارم. تقسیم کار ضروری است. آن چیزی که ما بیشتر نیاز داریم باید به شما بگوییم و آن چیزی که جامعه بیشتر نیاز دارد از طریق رسانهها باید گفته شود.
جهاد دانشگاهی در واقع واسطهای است بین مرکز علوم، دانشگاه و نیاز جامعه. کار شما بسیار ارزشمند و جهادی است، وجاهدوا فیالله حق جهاده. همه باید جهاد کنیم و در آن حد و حقی که باید، در راه خدا تلاش کنیم. ممکن است من جهادگر باشم اما در حدی که خدا میخواهد و حق جهاد است، نباشم. باید بروم جلوتر، هو اجتباکم، خداوند شما را برگزیده است و ما جعل علیکم فیالدین من حرج. در دین اسلام چیز حرجی، مشکل آفرین، مخمصه آفرین و ناشدنی نداریم. اسلام دین سمحة سهله است. هر جا دیدی کسی چیزی از اسلام میگوید که ناشدنی است و آدم گیج میشود نمیتواند انجام دهد، کمی تردید کنید و از یک عالم بزرگتر هم سؤال کنید. نه اینکه اگر چیز حرجی بود لازم نیست انجام بدهید چنانکه میخواهند برخی احکام ثانویه را از این آیه اثبات کنند، آیه بالاتر از این میگوید: ما جعل، یعنی اصلاً حکمی از ناحیة خداوند که مشکل آفرین باشد جعل نشده است. ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملةابیکم ابراهیم، شما هم تحول داشته باشید هم پیوستگی. آن زنجیره باید از ابراهیم تا مهدی موعود (عج)ادامه پیدا کند. پس ما تحول میخواهیم همراه با پیوستگی، ملة ابیکم ابراهیم هو سماکم المسلمین من قبل، حتی اسم مسلمانی و اسلام هم مال زمان پیغمبر اسلام [نیست]، از ابراهیم او ما را مسلمان و دین ما را اسلام نام نهاده است.
خیلی سخن مهمی است. پیغمبر نمیگوید که نگوییم قبلی این کار را انجام داده است و مسلمان را من گفتم. اسلام این راه را به ما یاد میدهد و یاد میدهد که این برای ما مشکل نباشد که بگوییم تحقیق ما ادامة تحقیق قبلی است. بعضی وقتها برخی میگویند داریم انجام میدهیم به مراتب بهتر از نوع خارجی آن. حالا چه ادعایی داری بگویی بهتر یا بدتر، بگو این کار را کردم، وقتی عمل شد، معلوم میشود نسبت به نوع خارجی چگونه است. خوب است ما کار را برای رضای خدا و مؤمنانه انجام بدهیم چون معنای جهاد این است.
من در برابر همة شما دانشمندان، اندیشمندان و کسانی که زحمت کشیدید کار بزرگی در جهاد دانشگاهی، مخصوصاً در رویان انجام دادید که امروز شاهد برخی آثار آن بودیم و دیدیم کار بسیار بزرگی است، میگویم: بدانید ملت قدردان شماست و دولت پشتیبانتان خواهد بود.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته