متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اِنَ هذِهِ اُمَتُکُم اُمَةً وَحِدَةً وَ اَنَا رَبُکُم فَاعبُدون
میلاد مسعود ختم رسول پیامبر عظیمالشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص) و فرزند صادقش امام جعفر صادق(ع) را به همه مسلمانان جهان، ملت بزرگ ایران، حضار محترم، فرهیختگان، اندیشمندانی که از سراسر جهان اسلام در اینجا اجتماع کردهاند، تبریک و تهنیت عرض میکنم و به میهمانان گرامی خیرمقدم میگویم.
امیدوارم این جمع و مباحثی که در این جمع مبارک و فرهیخته مطرح میشود، نتیجه آن نزدیکی و تقارب بیشتر بین افکار مسلمانها و ملتهای اسلامی باشد.
ما در شرایطی میلاد پیامبر اسلام(ص) را جشن میگیریم که از هر زمان دیگر، به راه، سیره و اخلاق آن بزرگوار برای زندگی، تمدن، وحدت، قدرت و همچنین توسعه و پیشرفت خود نیازمندیم و از هر زمان دیگر، چهره پیامبر در میان افکار جهانی مظلومتر از سالهای گذشته است.
اگر روزی فکر و غصه ما بر این بود که متجاوزین و قدرتهای خارجی و دشمنان اسلام به جان مسلمانان افتادهاند، کشوری از کشورهای اسلامی را اشغال کردهاند و به کشتار مسلمانها میپردازند متأسفانه امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که در جمع کشورهای اسلامی، کشوری به کشور دیگر میتازد و بمب و موشک را بر سر مردم بیگناه و مظلوم میریزد و یا در درون دنیای اسلام گروهها و گروهکهایی به نام دین، اسلام و جهاد، تیغ بر رخ مسلمین میکشند و چهره پیامبر اسلام(ص) را هم مشوه به جهانیان معرفی میکنند.
شاید هیچ وقت فکر نمیکردیم که در دنیای اسلام متجاوز اصلی و اشغالگر اصلی، یعنی رژیم غاصب صهیونیستی حتی از صحنه اخبار کشورهای اسلامی هم فراموش شود.
اما آنچه مطرح میشود، کشتار مسلمانان به دست مسلمانان، یا حداقل آنهایی که ادعای اسلام دارند و با پرچمی به جان مردم افتادند که نام مبارک الله و پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) بر آن نقش بسته است.
آیا فکر میکردیم که به جای اینکه دشمن و متجاوزین و ابرقدرتها اسلام را دین خشونت، خون و خونریزی معرفی کنند، جمعی اندک در داخل دنیای اسلام، در عمل و کلام اسلام را دین کشتار، خشونت، شلاق، احجاف و ظلم در جامعه معرفی کنند؟
در این شرایط حساس منطقه و دنیای اسلام، رسالت و وظیفه سنگینی همه باید بر دوش خود احساس کنیم.
بیش از دو سال پیش، دولت جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد مطرح کرد که در دنیای امروز آنچه ما را تهدید میکند، خشونت و افراطیگری است و اگر جهان میخواهد آرامشی را ببیند، همه باید دست به دست هم دهیم و با افراط، خشونت و تروریسم بجنگیم .
گر چه به زبان و ظاهر این پیشنهاد، به اتفاق آرا مورد تصویب کشورهای اسلامی و غیراسلامی و همه کشورهای جهان قرار گرفت، اما متأسفانه در مقام عمل، قدمی که حاکی از حسن نیت باشد، کمتر مشاهده میکنیم.
چرا این همه خشونت و خونریزی؟ به دنبال چه هدفی هستیم؟ این خشونت از کجا نشأت گرفته است؟
بیتردید آغاز خشونت، از خشونت ذهنی و فکری یک جمعیت برمیخیزد. در آغاز اندیشه، فکر، از تعادل خارج میشود، آنچه درک میشود، از متون اسلامی، متأسفانه درک و فهم، ناصحیح است. اگر خشونت از فکر آغاز شد، این خشونت به سخن و گفتار و سپس به گفتمان تبدیل میشود و خطر آن روزی است که در یک جامعه اسلامی و یا غیراسلامی، گفتمان، گفتمان خشونت و افراط باشد.
تا زمانی که گفتمان، گفتمان عادلانه و متعادل و به دور از افراط و تفریط نباشد، نتیجه آن خشونت عملی هم خواهد بود. جای بسی تأسف است که برخی از مدارسی که به نام مدارس دینی به پا شدهاند، قرائت آنها از اسلام و متن قرآن و سیره پیامبر(ص)، قرائت خشونتبار است.
تقابل هویتی که از روز اول ترسیم میشود، تقابل بین اسلام و غیر اسلام، تقابل بین تدین و کفر، نیست. همه ادیان الهی در یک کلمه خلاصه شده است و آن عبادت بیچون و چرای فرمان حق و اجتناب از قدرتهای غیرخدایی و ضدخدایی، چطور اساس هویت ما که بر مبنای هویت خداپرستی و توحید در برابر کفر و الحاد باید ترسیم شود از آغاز به عنوان هویت این مذهب علیه این مذهب علیه آن مذهب بنا میشود. تکفیر از خشونت فکری نشأت میگیرد، تکفیر از تحجر و عدم اعتدال نشأت میگیرد، چرا جامعه، مدارس و درسهای ما بر مبنای هویت توحید و معاد بنا نمیشود و مگر اسلام جز لا اله الا الله و محمد رسول الله(ص) به عنوان پایه اصلی شهادتین چیز دیگری هم است.
اگر تفاوتها وجود دارد و تفسیرها یکی نیست، این طبیعت انسان است. تفاوت قابل قبول است؛ اما تنازع چرا؟ رو در روی هم ایستادن چرا؟ چرا اهم را فدای مهم میکنیم؟ چرا اصول اساسی که باید مایه وحدت جهان اسلام باشد، از یاد بردهایم؟ چرا به کتاب و سخنی که مربوط به قرنهاست، مستمسک میشویم در حالی که همه کلمات قابل نقد و بررسی است، ما معیاری داریم، چون کتاب خدا او میتواند، مبنای اعتقاد، ایمان و عقیده ما باشد.
خوشبختانه در بسیاری از کلمات و سیره پیامبر(ص) اتفاق نظر داریم، بر مسلمات سیره پیامبر و گفتار پیامبر(ص) به عنوان متن قابل رجوع و بقیه متون به عنوان غیرمتون جزمی و انتقادی مورد نظر قرار گیرد.
وقتی سخنی از عالمی مربوط به قرنها که امروز محققین و اندیشمندان و صاحبنظران همان مذهب آن افکار را مورد نقد قرار میدهند، مبنا قرار گیرد و ترویج و تبلیغ شود، آنگاه به جای اینکه هویت اسلام در برابر هویت الحاد و کفر مطرح شود، هویت شیعه در برابر سنی، یا هویت حنفی در برابر شافعی، یا مالکی در برابر حنبلی، یا زیدی و علوی و غیره مطرح می شود، ما یک هویت داریم، و آن هویت اسلامی ماست.
آنچه به نام هلال شیعه عدهای تبلیغ میکنند، این گفتمان، بیمارگونه غلط است، ما نه هلال شیعی و نه هلال سنی داریم، ما یک بدر اسلامی داریم و همه مسلمانها در دنیایی هستیم که در کنار هم باید متحد باشیم.
از شما صاحبنظران، اندیشمندان، صاحبان فکر، مسئولین فرهنگی کشورهای اسلامی سوال میکنم، ویرانی سوریه به نفع کیست؟ اگر ما خیابانهای سوریه و بناهای این کشور را تخریب کردیم، اگر همه آثار تمدنی این کشور را از بین بردیم و اگر نفت مردم سوریه را دزدیدیم و به دیگران فروختیم و اگر کشوری را که در کنار متجاوز اصلی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی ، سالها ایستاده و مقاومت کرده تضعیف کردیم، به نفع کیست؟ آیا تضعیف سوریه نفع دنیای اسلام است؟ آیا تضعیف سوریه به نفع همسایگان کشور است؟ آیا تخریب سوریه موجب بنای ترکیه، اردن، عربستان، قطر، امارات و یا دیگر کشورها میشود؟ چه کسی از ویرانی سوریه خوشحال است، جز رژیم صهیونیستی؟ چه کسی از جنگ در عراق خوشحال است، جز رژیم صهیونیستی و آنهایی که ضد مسلمانها هستند؟
امروز ۸۴ درصد خشونت، ترور و آدمکشی در جهان، متأسفانه در دنیای اسلام در آفریقا، شمال آفریقا، خاورمیانه و غرب آسیا در حال رخ دادن است. مگر ما مسلمان ها در برابر خون مسلمانها مسئول نیستیم و نباید پاسخگو و جوابگو باشیم؟
آیا این قابل قبول است که پول نفت مسلمانها را به آمریکا بدهیم و بمب و موشک بخریم و بر سر مردم یمن بریزیم؟ آیا این قابل قبول است که موشکهای ضد زره از آمریکا بخریم و در اختیار داعش و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی ضد اسلام بگذاریم؟ آیا مسلمانها، امت اسلامی و روح پیامبر اسلام(ص) که ما را به رحمت و برادری دعوت فرمود، با قرآنش « انما المومنون إِخوه» آیا آن قرآن و کلام پیامبری که با زبان این رسول در میان مردم منتشر شد که «وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعضٍ» این اولیا کجاست؟ امروز ولایتی را ما در میان مسلمین و مومنین مشاهده میکنیم. چه شده است ما را که در برابر این همه کشتار و خونریزی، سکوت کردهایم! و یا به نفع آنها که عامل اصلی خونریزی هستیم کمک میکنیم! آیا این برای دنیای اسلام شرم نیست که مسلمانها با بچههای کوچک، با زنها در زمستان سرد از میان آب و رودخانه، دریا، دریاچه و قایق، به پناه یک کشور غیراسلامی بروند و آن کشور غیراسلامی آنها را پشت دروازه نگاه دارد؟ آیا پیامبر و اصحاب پیامبر اگر امروز در میان ما بودند این فاجعه بزرگ را تحمل میکردند؟
ما باید از خشونت فکری و گفتمانی کار را آغاز کنیم، باید جلوی خشونت فکری و گفتمانی بایستیم، باید تصویر منفی اسلام را در فضای مجازی و حقیقی دنیای امروز بگیریم. ظلم بزرگ تنها بر مسلمانها نیست، ظلم بزرگ تنها بر مردم لیبی، سوریه و عراق و یمن نیست. بزرگترین ظلم بر چهره اسلام رحمانی است. «وَما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَةً لِلعالَمینَ» این پیامبر، پیامبر رحمت است؛ این دین دین رحمت است؛ این دین دینی است که در هر نمازش، آغاز قرائتش با نام خدای رحمان و رحیم آغاز میشود و پایان این نماز، با سلام، صلح و دوستی تمام میشود.
این دینی که دین محبت و برادری است، این دینی که پیامبرش نسبت به مردمش دستور مییابد،« فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فی الأمر» این دینی پیامبر عظیم الشأنش(ص) مکلف می شود با عفو، بخشایش، طلب آمرزش، مشورت و سخن گفتن با مردم او که متصل به وحی و اشرف مخلوقات عالم بود و همه زندگیاش حسن خلق بود اسلامی را برای ما آورد که فرمود الاسلام حسن الخلق. اسلام همان حسن خلق است و او بعثت خود را برای حسن خلق اعلام کرد که «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» امروز در برابر جهان اینچنینی ما راهی نداریم جز آنکه ما مسلمانها دست به دست هم بدهیم.
من همه کشورهای اسلامی این منطقه و خارج منطقه را دعوت میکنم، حتی آنهایی که تا امروز بر سر همسایگان خود بمب و موشک زدند آنها را هم دعوت میکنم، دست برداریم و راه صحیح و درست را برگزینیم.
ببینیم وضع مسلمانها چگونه است. شما در این یکسال گذشته چقدر از آمریکا بمب و موشک خریدید و اگر همان را در میان فقرا تقسیم میکردید، دیگر شب گرسنهای به بستر بالین خود نمیرفت. اگر گروهکهایی چون داعش میتوانند سربازگیری کنند، عاملش فقر مادی و فرهنگی است.
بیاییم فقر فرهنگی و مادی را در جامعه اسلامی از بین ببریم، سالها و سالها از وحدت سخن گفتیم، مگر وحدت دنیای اسلام، بدون اتصال اقتصاد دنیای اسلامی، امکانپذیر است.
اقتصاد ما به دنیای غیراسلام متصل باشد، فرهنگ، دانشگاهها، علم و دانش ما به دنیای غیر اسلام متصل باشد، آنگاه از وحدت، اتحاد و برادری سخن بگوییم، مگر با کلام برادری ایجاد میشود؟ مگر پیغمبر اسلام(ص) در مدینه با کلام حکومت کرد؟ مگر مسلمانها در صدر اسلام که پرچم علم و توسعه علمی را در عالم به اهتزاز در آوردند چگونه سخن گفتند؟
با کلام و گفتمان و تبلیغات عالمان دینی و صاحبان منبر، تریبون، مدرسیندانشگاهها و حوزههای علمی بیاییم، کاری کنیم سد در برابر تروریسم ایجاد کنیم. بدانیم ترور و تروریسم با بمب از بین نمیرود، ما با تغییر گفتمان باید مسیر تروریسم را از بین ببریم، شما میدانید در همین ایران ما یک روزی حاکمانی بر کشور ما به نام مغول مسلط شدند عالمان را کشتند و مسجدها را ویران کردند.
اما آن موقعی که فرهنگ گفتمانی ایران توسط عالمان، محققان، حکیمان، فقیهان و عارفان مسلط شد و در دربار مغولان عارفان، فیلسوفان و فقیهان جمع شدند و همین مغول مروج احکام رحمت اسلام و سازنده مساجد بزرگ اسلامی شدند.
ما باید فکر جوانهای دنیای امروز را تصرف کنیم. امروز بزرگترین وظیفهای که بر دوش داریم، تصحیح، تصویر اسلام در افکار عمومی جهان است. به تعبیر امام راحل(ره) که فرمود در برابر افکار عمومی دنیا، هیچ قدرتی نمیتواند، بایستد، اگر ما توانیستیم افکار عمومی دنیا را به اسلام واقعی و رحمت واقعی بکشانیم و ترویج کنیم و خدای ناکرده اگر در دنیای امروز افکار عمومی اسلام را از دیدگاه خشونتی که امروز در منطقه قرار میگیرد، ببیند، چگونه میتوان افکار عمومی دنیای را در مسیر و سیرهای که پیامبر(ص) برای ما قرار داده بود، در آن مسیر قرار دهیم.
ما از روز اول به دنیا گفتهایم، راه ما «جهان عاری از خشونت» است و گفتهایم در این دولت که هر مشکلی در هر حدی باشد، پای میز مذاکره و گفتمان قابل حل است، ما توانستیم با مذاکره و منطق در برابر قدرتهای بزرگ جهانی، اختلاف و معضلی که سالها در میان ما و آنها در حال تشدید بود، آن را مهار کنیم. پای میز مذاکره توانستیم پیچیدهترین مسأله سیاسی بینالمللی را به راهحلی بکشانیم که به نفع همه طرفهای مذاکرهکننده، منطقه و جهان باشد. توانستیم به دنیا ثابت کنیم، بعد از ۱۲ سال گفتگو و تهمتهایی که بر ما روا داشتند و همسایگان ما را از ما ترساندند و گفتند ایران در مراکز مخفی مشغول ساختن بمبهای اتمی است. همسایگان و دوستان ما را ترساندند، رقبای ما را ترساندند و خصم ما را تحریک کردند. بعد از ۱۲ سال معلوم شد جمهوری اسلامی ایران به کسی دروغ نمیگوید و هر آنچه را که گفته راست است. بعد از ۱۲ سال آژانس بینالمللی اعلام کرد که در ایران مرکز مخفی برای غنیسازی اورانیوم وجود ندارد و مواد هستهای ایران در مسیر نظامی انحراف پیدا نکرده است و پرونده گذشته ایران به طور کامل بسته است و ما از این پس به آینده مینگریم.
پس میتوان با منطق و استدلال، دنیای بزرگ امروز را به منطق و راه حق و مسیر درست کشاند، پس میتوان در دنیای امروز مشکلات عظیم و پیچیده را با مذاکره حل و فصل کرد. اگر ما میتوانیم با ۶ قدرت جهانی برجام را خلق کنیم، چرا نتوانیم از این مدل برای حل معضلات و مشکلات خود استفاده کنیم.
پای میز مذاکره با هم سخن گفتن با هم مذاکره کردن، فکر نکنیم گروهکهای تروریستی به نفع کسی یا کشوری خواهد بود، فکر نکنیم اگر با رهبر کشوری مخالف هستیم، با بمب و موشک میتوانیم رهبری آن کشور را عوض کنیم.
باید بدانیم، آینده کشورها به دست ملتهاست، به دست مردم آن کشور است، هیچ خارجی و قدرت خارجی نمیتواند برای آینده حکومت یک ملتی تصمیم بگیرد، همه بیاییم در برابر قدرت ملتها سر تواضع فرود بیاوریم. بیاییم به مردم کمک کنیم. مگر امکان پذیر است در یک کشوری مرکز آن حکومت را تضعیف کنیم و مدعی مبارزه با تروریسم باشیم؟ آیا شدنی و امکان پذیر است؟
اگر امروز میخواهیم به ندای پیامبر اسلام(ص) پاسخ مثبت دهیم. همه باید در حد خودمان. عالمان، بزرگان و فرهیختگان در این شرایط باید فریاد وحدت، پایان خشونت، معرفی اسلام رحمانی، معرفی سیره پیامبر برای جهانیان و بالاخره در نهایت به هم نزدیک شدن و دست به دست هم دادن، برای آینده دنیای اسلامی که به نفع همه ملتهای اسلامی باشد، سر دهند.
ما قبل از دیگران باید تجربه علمیمان را تقدیم همدیگر کنیم، روابط اقتصادی را با دنیای اسلام برقرار کنیم، به فکر فقرای دنیای اسلام باشیم و چهره واقعی اسلام را بتوانیم در عمل و زبان و گفتمان به جهانیان معرفی کنیم. اگر چه این کار دشوار است، اما هم شدنی است و هم وظیفه ماست.
امام راحل(ره) ما را به وحدت دعوت کرد و این هفته را هفته وحدت نام گذاری کرد، هفتهای که میتواند همه مذاهب و فرق اسلامی را تحت نام، لوا و سیره پیامبر خاتم(ص) نزدیک و نزدیکتر کند. این هفته را مقام معظم رهبری بر وحدت و بر نزدیکی و برادری دنیای اسلام تأکید کردند، ما تنها هفته وحدت نداریم، همه روزها و ماههای ما باید روزها و ماههای وحدت باشد. با وحدت و اتحاد ماست که دشمنان اسلام از اهدافشان دور خواهند شد و میتوانیم امت واحده اسلامی را بسازیم که«اِنَ هذِهِ اُمَتُکُم اُمَةً وَحِدَةً وَ اَنَا رَبُکُم فَاعبُدون»
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته