«سکوت» خاتمی و روحانی شکست. سکوتی که از ابتدای شروع اعتراضات در پی فوت مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد آغاز شده بود، با حادثه تلخ تروریستی در شاهچراغ شیراز شکسته شد و موضع دو رئیسجمهور پیشین درباره حوادث اخیر در کشور تلویحا، آشکار شد.
سکوت خاتمی و روحانی در بحبوحه اعتراضات
از ابتدای شروع اعتراضات به عملکرد گشت ارشاد در ماجرای فوت مهسا امینی بارها مواضع رؤسایجمهور سابق درباره گشت ارشاد مورد بررسی قرار گرفته است اما خود رؤسایجمهور سابق اظهارنظر جدیدی درباره این موضوع نداشتند.
سیدمحمد خاتمی بعد از فوت مهسا امینی به این اتفاق واکنش نشان داد و ۲۵ شهریور پس از اعلام رسمی خبر درگذشت، با ارسال پیامی در توئیتر این خبر را «فاجعهای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را میسوزاند» دانست. او در پیام خود یکبار دیگر اندیشه خود در این زمینه را تکرار کرد و گفت: «آیا این فاجعه و رویدادهای پرتکرار مشابه آن کافی نیست که برای خدا، برای آبروی اسلام و رعایت انتظارات به حق مردم و حال بدی که در تنگناهای معیشتی و مواجهه با انواع فسادهای ویرانگر و ناکارآمدیها دارند از این شیوه و رفتارهای خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود و بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!»
بعد از آن و با شدت گرفتن اعتراضات اما خاتمی در موضع سکوت فرو رفت و ورودی به این مساله نداشت.
حسن روحانی هم که بعد از ریاستجمهوریاش سکوتی نصفه و نیمه را انتخاب کرده و بیشتر در جلسات و گعدهها با وزرا و معاونان دولتش برخی مواضعش را علنی کرده است در ماجرای فوت مهسا امینی و حوادث بعد از آن در سکوت کامل فرو رفت و هیچ واکنشی نداشت.
راز سکوت چه بود؟
اطرافیان رئیسجمهور دوره اصلاحات و برخی چهرههای سیاسی تلاش کردهاند تا حدی از این سکوت رمزگشایی کنند.
جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران میگوید؛ «آقای خاتمی نگرانیهای خود را پیشتر درباره ادامه روند کنونی کشور اعلام کرده است و اینگونه نیست که ایشان نسبت به وقوع هر اتفاقی در کشور بیتفاوت بوده و یا سکوت کرده باشند. از آنجا که گوش شنوایی برای توصیهها و راهکارهای دلسوزانهشان وجود ندارد و ممکن است بهرهبرداریهای سویی هم از آن صورت گیرد، لذا بیراه نیست اگر بگوییم که آقای خاتمی تلخترین روزگار خود را سپری میکند.»
او تاکید دارد؛ «سالهاست که محدودیتهای رسانهای موجب شده تا آقای خاتمی از داشتن رسانه و حضور و ارتباط با جامعه محروم باشند. تنها مرجع رسانهای که برای ایشان باقی مانده، همین فضای مجازی است، که آن هم با فیلتر مواجه شده است.»
جواد امام البته ایده آشتی ملی خاتمی را بار دیگر مطرح میکند که این روزها در قالب کلیدواژه گفتوگوی ملی در حال تکرار شدن است و میگوید: «اگر حکومت بخواهد صدای جامعه را بشنود، نخست باید شرایط لازم برای این مسأله را پذیرا باشد. یکی از شروط اصلی، بازگشت به مردم و دیگری آشتی ملی است. آقای خاتمی سالها قبل موضوع آشتی ملی را مطرح کردند ولی دیدیم که با این پیشنهاد مشفقانه چه برخوردی شد »
علی باقری چهره اصلاحطلب هم میگوید: «آقای خاتمی آدمی نیست که هر روز در رسانه باشد، او حرفهایش را زده و فردی نیست که مثل مبارز حزبی با تکرار حرف مبارزه سیاسی کند. به عنوان مثال، سه سال پیش ایشان پیشنهاد آشتی ملی را داد، یعنی همان موقع حرف خودش را برای علاج برخی مشکلات به صورت صریح مطرح کرد و این پیشنهاد بازتابهایی هم داشت. ایشان به عنوان یک مصلح موضوع را مطرح کرد، اما اصراری برای به کرسی نشاندن آن مثل جریان سیاسی نداشته است ایشان پیغامهای مهمی را طی سالهای اخیر برای مقامات عالیه نظام ارسال کرده و حرفهایش را زده است؛ شاید تشخیص آقای خاتمی این بوده که سیاستورزی اینگونه تاثیر بیشتری داشته باشد یا تاثیر منفی کمتری داشته باشد.»
روحانی اما از ابتدای فوت مهسا امینی و وقایع بعد از آن هیچ واکنشی نداشت. علی باقری در تحلیل این سکوت میگوید: «وقتی به حسن روحانی بعد از پایان ریاستجمهوری نگاه میکنیم، مشخص است که آقای روحانی در ۱۴ ماه گذشته، دو الی سه مورد موضعگیری کرده است و ایشان هم در این فاز و نوع رفتار در یک سال گذشته بوده است. اینکه در این حادثه هم نوع مواجهه متفاوتی نداشته و سکوت کرده، موضوع عجیبی نیست و ادامه همان روند قبل است.»
سکوت شکست؛ تاکید بر پرهیز از خشونت و ضرورت گفتوگو با مردم
حادثه تروریستی تلخ در حرم مظهر شاهچراغ و پیامی که هر دو رئیس جمهور سابق دادند موضع آنها را نسبت به حوادث اخیر آشکارتر کرد تا ضمن تاکید بر هرگونه خشونت در فضای جامعه، «گفتوگو» راهکار حل مشکلات قرار گیرد.
حسن روحانی با تاکید براینکه جنایت رخ داد در حرم شاهچراغ نباید شکاف در ملت ایران ایجاد کند، گفت؛ «هدف از این قبیل اقدامات غیرانسانی، تهدید امنیت و آرامش مردم است؛ امنیتی که ثمره خون شهدای والامقام دفاع مقدس و شهیدان راه عزت و استقلال ملت ایران است. امنیتی که حافظ جان و ناموس همه مردم ایران، از شیعه و سنی و همه اقوام ایران است. هر نوع خدشه به این اصل مهم و حیاتی میتواند زیانهای جبرانناپذیری برای تمامیت ارضی و استقلال ایران به بار آورد.»
وی کلیدواژه «خشونت» را چندین بار در پیام خود تکرار کرده و ضمن تاکید بر «گفتوگو» برای حل مشکلات، میگوید؛ «این جنایت نباید سبب شکاف در ملت ایران و تشدید اختلافات دشمنخواسته گردد، چون تک تک مردم ایران از هر نوع خشونت نفرت دارند و ما میتوانیم با گفتوگو درون ایران اسلامی مشکلات خود را حل کنیم. افراطیگری نتیجهای جز خشونت به بار نمیآورد و تشدید خشونت، انسجام و امنیت ملی را به خطر میافکند. اسرائیل و آمریکا که خود بهوجودآورنده و پشتیبان گروههای ترور از جمله داعش برای ایجاد تفرقه و خونریزی در منطقه بودهاند و وابستگان به آنان هرگز نمیتوانند دلسوز ایرانیان با هر گرایشی باشند و بیشک از هر فرصتی برای تعمیق شکاف ملت و دولت استفاده میکنند.»
سیدمحمد خاتمی نیز در پیامی که صادر کرده بر پرهیز از هرگونه خشونت به هر شکل، با بازماندگان قربانیان خشونت در شیراز و تهران و زاهدان و مازندران و کردستان و جایجای میهن ابراز همدردی و تأکید کرد خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد و باید با خشونتگران مقابله کرد.
خاتمی با اشاره به اینکه خشونت - از هر طرف که باشد - دلها را آزرده میکند، تلویحا به اعتراضات اخیر اشاره کرده و میگوید؛ «تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرزهای کشور با حربههای غیرانسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهرهگیری از خون پاک جوانان کشور امیدهای واهی در سر دارند.»
خاتمی در این پیام گرچه موضوع گفتوگو و آشتی ملی را صراحتا بیان نمیکند اما به آن اشاره کرده تا شاید اینگونه پاسخی به منتقدان سکوتش در حوادث اخیر بدهد. آنجا که میگوید: «من نیز به نوبه خود در آشکار و نهان راههایی که به این امر مبارک منتهی میشود و امنیت را پایدار و آزادی و توسعه و پیشرفت را تأمین میکند در حد فهم و توان اندک خود نمایاندهام. امید است که گوشها شنوا و دلها پذیرا شود.»
در کنار دو رئیسجمهور سابق برخی نزدیکان به این دو نیز از خشونت رخ داده در حادثه تروریستی شاهچراغ و حوادث اخیر گفته اند. آنچنان که محمدجواد ظریف در پیامی میگوید؛ «امروز خانوادههای بسیاری سوگوار قربانیان بیگناه خشونت بزدلانه تروریستی در بارگاه شاهچراغ شیراز و جانباختگان خشونتهای هفتههای اخیر از تهران تا زاهدان و از مشهد تا کردستاناند. براستی ایران ما سوگوار است؛ و نیز همه کسانی که دل در گرو این آب و خاک و این مردم دارند در سوگ گلهای پرپر شده و فراتر از آن در سوگ فرهنگ بردباری، رواداری و مهربانی – که رسم دیرین این دیار و آئینمان بوده است – نگران فراگیری خشونت و نفرت و فراموشی گفتگو و شفقت، همراه با آتشافروزی بدخواهان این مردم و این سرزمیناند. ضمن عرض تسلیت، امیدوارم در روزهای آینده گفتگو را ادامه دهیم…»
محمدرضا عارف، معاون اول دولت اصلاحات هم در پیامی گفت: «جامعه ما امروز بویژه در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگر به آرامش و محور قرار دادن اصل گفتوگو و شنیدن مطالبات مردم از سوی حاکمیت و نیز پرهیز جدی از خشونت نیاز دارد. روحیه ایرانی هم با خشونت مخالف است و خشونت به هر صورتی باشد - چه در رابطه حکومت با مردم، چه روابط مردم با مردم و چه در رابطه ملتهای مسلمان با دیگر ملتها - مردود است. البته آنجا که مورد خشونت قرار گیریم، میایستیم و این هم روحیه ایرانی است که از اسلام گرفته است.»
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات نیز میگوید؛ «ترور بزدلانه جمعی از زوار حرم احمد ابن موسی علیهالسلام که پس از اتفاقات و حوادث تلخ این روزها - بویژه حادثهٔ تلخ زاهدان - رخ داد را محکوم میکنم و با بازماندگان قربانیان این حوادث ابراز همدردی میکنم. مردم ایران شایستهٔ بهترینها هستند، پیشرفت و آرامش «پایدار» هیچگاه از مسیر خشونت قابل دسترس نیست؛ امروز بیش از پیش سرزمین ما نیازمند تجربه شفقت است؛ شفقت حاکمیت با مردم و مردم با مردم. آنانی که با دندانهای به هم فشرده، با تمام وجود به ترویج و آموزش و تجویز خشونت میپردازند، خیرخواه مردم نیستند. امیدوارم تلخی حوادث این ایام زمینهای برای توقف سریع خشونت در کشور و پیشگرفتن همهجانبه راهبرد شفقت باشد.»