شهید سلیمانی حق بزرگی بر گردن مردم همه منطقه دارد و برای برقراری امنیت و آرامش منطقه تلاشهای فراوانی کرده است
یادم نمیرود آن لحظات اولیهای که داعش آمد بر موصل مسلط شد و اینها شروع کردند برای اینکه حمله کنند به سامرا بعد حمله کنند به کاظمین، حمله کنند به کربلا به نجف، واقعا با همه اخلاص و وجود به صحنه رفت. بلند شد رفت اصلا معلوم نبود ؟؟؟ کی به کی هست چه وضعی دارد. خود ایشان گاهی برای من تعریف میکرد آن شبها رفته بودیم منطقه سبز، اصلا نمیخواهم اسم ببرم، خیلی از انسانها از این منطقه سبز که از مسئولین عراق بودند فرار کرده بودند اصلا کسی در این منطقه نبوده و ببینید شهید سلیمانی تک و تنها در این شرایط سخت با آن بچههای مخلص، با آن نیروهای مخلص، البته در عراق مردم عراق به صحنه آمدند، مرجعیت فتوا داد، همه اینها در کنار هم قرار گرفت، اما اینکه اربیل داشت سقوط میکرد همه اینهایی که در کردستان عراق شعار میدادند و شعار میدهند همه فرار کرده بودند یک کسی در بیابانهای کردستان عراق بود شب و روز، تنها و همه نیروها را جمع میکرد، نمیدانید میدان جنگ اینطوری چقدر سخت است. میدان جنگی که نیروی آن اصلا نیست همه از اسم داعش فرار کردند و میگفتند داعش آمد، نیامده بود همین که میگفتند داعش آمد شهر خالی میشد و همه به هم میریخت در یک چنین شرایطی شهید سلیمانی رفت. ایستادگی و مقاومت کرد واقعا حق بزرگی به گردن منطقه، استقلال و ثبات این منطقه دارد و البته آن مرجع شریف و عتبات عالیات ائمه هدی(ع) حتما شهید سلیمانی را مورد لطف خاص خودشان قرار دادند و خواهند داد. بههرحال آن دو امام بزرگوار ما در سامره، دو امام بزرگوار ما در کاظمین، مولای ما امیرالمومنین حضرت ابیعبداللهالحسین، لااقل ۶ امام مزار شریفشان در آنجا بود و همه اینها به خطر بود و اینها رحم نمیکردند، داعش همانهایی بودند که سامرا را تخریب کرده بودند، نه گنبد و نه گلدسته، نه ضریح را تخریب کرده بودند، من رفتم دیدم حتی قبر مطهر، سنگ قبر هم شکافته شده بود یعنی اینها اینقدر آدم های بیرحم بودند، آدمهایی بودند به هیچ اصولی معتقد نبودند. پرورش یافته استکبار و صهیونیستها بودند و اینها میخواستند منطقه را به هم بریزند و از بین ببرند و شهید سلیمانی نقش بزرگی داشت. البته آمریکاییها از اول از شهید سلیمانی عصبانی بودند، صهیونیستها که بهشدت از شهید سلیمانی عصبانی بودند، افراد دیگری هم بودند که منافع آنها در منطقه به خطر بود آنها هم از شهید سلیمانی عصبانی بودند و این شخصیت را در واقع انتقام گرفتند در برابر کسی که نقشههای آنها را در طول این مدت به هم ریخت و به هم زد. از سال ۲۰۰۱ از حمله آنها به افغانستان، عراق، مسائلی که بود در تمام مراحل تا ظهور داعش همه جا شهید سلیمانی در صحنه و فعال بود با همه وجود و واقعا محاسبه نمیکرد که الان بلند شد و رفت در این میدان در یک کشور، انسان در کشور خودش از این شهر به آن شهر میرود، در منطقه از این کشور به آن کشور واقعا یک شخصیت کمنظیر، هم از لحاظ فهم و درک و تحلیل، هم از لحاظ بلندنظری خیلی با او صحبت کردیم جلسات متعدد، در طول سالیان دراز. هیچ موقع ندیدم که بهسمت این جناح یا آن جناح برود همیشه یک مسیر اعتدال ملی را طی می کرد. اگر بخواهم یک مثال بزنم ممکن است این مثال کافی نباشد مثلا شما شب احیا، مگر کسی خط میشناسد؟ هر جا که یک مراسم باشکوه باشد همه میروند آنجا خط نیست همه چپ و راست و این جناح و آن جناح همه کنار هم نشستند، خطی وجود ندارد وقتی فصل حج میشود خط وجود ندارد، همه برای مراسم حج میروند، وقتی اربعین میشود خط وجود ندارد، وقتی عاشورا در مراسم میرویم خط وجود ندارد، شهید سلیمانی واقعا این چنین بود، ملت و منطقه و اسلام و رهبری را میدید اینطور نبود که به فکر این یا آن، این جناح و آن جناح باشد. این یکی از افتخارات بزرگ ما بود.